صفحه

/safhe/

    page
    side
    table
    surface
    sheet
    plate
    expanse
    area
    plane

فارسی به انگلیسی

صفحه 33 دور
long-playing record

صفحه 33 دور گرامافون
lp

صفحه ارایی
format, layout, typography, format, layout

صفحه اول
front-page

صفحه باتری
grid

صفحه بزرگ
gatefold

صفحه بندی
layout, typography, make-up, paging, imposition

صفحه بندی کردن
to page up, to make up, to impose pages in type

صفحه پرداز
compositor

صفحه تقسیم برق
switchboard

صفحه تلویزیون
screen

صفحه چینی
spacing

صفحه دست راست کتاب
recto

صفحه دنده
rack

صفحه دکمه ها
keypad

صفحه دکمه ها در تلفن
dial

صفحه رادار
radarscope

صفحه رادیو
dial

صفحه ساعت
dial, face

صفحه سفید اغاز و پایان کتاب
endpaper

مترادف ها

plane (اسم)
هواپیما، سطح، پرواز، صفحه، سطح تراز، جهش شبیه پرواز

sheet (اسم)
پهنه، ملافه، تخته، ورق، صفحه، ورقه، فلز ورق، لت

leaf (اسم)
لنگه، دندانه، ورق، برگ، صفحه، ورقه، لایه

plate (اسم)
روکش، لوحه، لوح، قاب، صفحه، بشقاب، نعل اسب، پلاک، صفحه فلزی، بقدر یک بشقاب، ورقه یا صفحه

tablet (اسم)
تخته، لوحه، لوح، قرص، صفحه، ورقه

page (اسم)
غلام، پسر بچه، خانه شاگرد، پادو، برگ، صفحه

disk (اسم)
دایره، قرص، دیسک، صفحه، گرده

disc (اسم)
پولک، دایره، قرص، دیسک، صفحه، گرده

folio (اسم)
برگ، صفحه، دفتر یادداشت، پوشه یا کارتن کاغذ، کتاب ورق بزرگ

lamella (اسم)
برگ، صفحه، لایه، عضو شبیه لایه

پیشنهاد کاربران

ریشه ی واژه ی پارسی ایرانی آریایی صفحه:
صفحه
رویه، پهنه، گستره از برابر های این واژه تازی هستند. رویه و پهنه برای بکارگیری روزانه، بهتر هستند.
برای نمونه
نادرست:این صفحه خیلی بزرگ است.
درست ( تَر؟ ) :این رویه خیلی بزرگ است.
بدرود!
صفحهٔ گرامافون: Record
صفحه: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
پرنه parne ( سغدی )
ورگر vargar ( پارتی ) .
به کردی جنوبی ( لهجه کرمانشاهی/کلهری ) : پَرَ
برگ، برگه
دیمه اکنون در هندی به مانای آرام است dheeme
همچون آرام ورق خوردن و آرام تکان خوردن
امکان داره این دو با هم همچم باشند.
چهره
تارنما
خانم نرگس درست فرمودند ؛
بختیاری ها نان نازکی می پزند که به آن نان تیری می گویند و به هر برگ از این یک پتیر می گویند ،
شاید پتیر با پتر که ایشان نوشتند یکی باشد .
تخته, برگه
لغت پارسی صفحه در اصل به معنای برگه است که از لغت سف به معنای برگ درخت ساخته شده همانطور که در جمهوری اوستیا واژگان сиф� sif� و сыф syf را برای نامیدن برگ درخت leaf به کار میبرند و در فنلاند واژه sivu به معنای صفحه page است. عرب از ریشه فرضی صفح ( مانند سول - صلح ) واژگان جعلی صفحات مصحف صحاف را به دست آورده است.
...
[مشاهده متن کامل]


( صفحه=Page )
پهنه ، لایه
در پارسی " سات "
( = برگه ) این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
پَتر ( سنسکریت: پَتّرَ )
وَلگ valg ( پهلوی )
پوتا ( سنسکریت: پوتَ )
پَتریک ( سنسکریت: پَتّریکا )
لاپِر ( کردی: لاپه ر )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس