دستور زبان، گرامر، صرف و نحو، کتاب دستور، علم دستور
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
دگرش و پایانش صرف ونحوه دگرش:صرف پایانش:نحو
( Syntactic ) :صرف و نحو به مانک پیوند به چینش دستور زبانی واچ ها در یک فراز یا ساختار گزاره ها یا پاره هایش در یک زبان است.
۱ - مانک واچ ( صرف ) : واچ گردانش.
۲ - مانک واچ ( نحو ) :گفت شناسی.
... [مشاهده متن کامل]
آمیغ این دو واچ مانک دستور زبان را می سازند.
بایسته است که به یاد داشته باشیم که واچ های ( صرف ) و ( نحو ) مانک های دیگری نیز دارند، ولی در پیوند با دستور زبان مانکش همان است که در بالا به آنان نمارش شد.
۱ - مانک واچ ( صرف ) : واچ گردانش.
۲ - مانک واچ ( نحو ) :گفت شناسی.
... [مشاهده متن کامل]
آمیغ این دو واچ مانک دستور زبان را می سازند.
بایسته است که به یاد داشته باشیم که واچ های ( صرف ) و ( نحو ) مانک های دیگری نیز دارند، ولی در پیوند با دستور زبان مانکش همان است که در بالا به آنان نمارش شد.
گرامر
تجزیه و ترکیب، نوع و نقش.
دستور زبان به دو بخش عمده تقسیم می شود:
۱ - ترکیب ( نقش ) : در ترکیب از نقش و جایگاه واژه در داخل جمله بحث می کنیم.
۲ - تجزیه ( نوع ) : در تجزیه از نوع واژه یعنی ویژگی ها و خصوصیات واژه خارج از جمله بحث می کنیم. ( البته بر اساس نظر دکتر وحیدیان کامیار، نوع بعضی از کلمات با توجه به جایگاه آنها در جمله تفاوت می کند. )
... [مشاهده متن کامل]
نقش نو، برصفحه هستی کشید
امتی گیتی گشایی آفرید ( اقبال لاهوری )
صرف و نحو ( عربی ) یا تجزیه و ترکیب یک اصطلاح جاافتاده است اما عبارت نوع و نقش چنان که باید و شاید متداول نگشته است برای این که نام دیگر تجزیه و ترکیب در ذهن تداعی شود از بیت فوق به همین امر پیشنهاد می گردد که البته واژه ی [نو] هم تداعی کننده کلمه ی نوع باشد.
دستور زبان به دو بخش عمده تقسیم می شود:
۱ - ترکیب ( نقش ) : در ترکیب از نقش و جایگاه واژه در داخل جمله بحث می کنیم.
۲ - تجزیه ( نوع ) : در تجزیه از نوع واژه یعنی ویژگی ها و خصوصیات واژه خارج از جمله بحث می کنیم. ( البته بر اساس نظر دکتر وحیدیان کامیار، نوع بعضی از کلمات با توجه به جایگاه آنها در جمله تفاوت می کند. )
... [مشاهده متن کامل]
نقش نو، برصفحه هستی کشید
امتی گیتی گشایی آفرید ( اقبال لاهوری )
صرف و نحو ( عربی ) یا تجزیه و ترکیب یک اصطلاح جاافتاده است اما عبارت نوع و نقش چنان که باید و شاید متداول نگشته است برای این که نام دیگر تجزیه و ترکیب در ذهن تداعی شود از بیت فوق به همین امر پیشنهاد می گردد که البته واژه ی [نو] هم تداعی کننده کلمه ی نوع باشد.