دیکشنری
مترجم
بپرس
صرف شدن
inflect
to be used/spent/eaten or druck
دنبال کنید
مترادف ها
spend
(فعل)
صرف کردن، خرج کردن، تمام شدن، صرف شدن، سودن
پیشنهاد کاربران
بکار رفتن
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها