صحبت

/sohbat/

    conversation
    dialog
    dialogue
    talk
    company
    tongue

فارسی به انگلیسی

صحبت جدی
rap

صحبت جدی کردن
rap

صحبت خودمانی دو نفر
tte--tte

صحبت درباره امور شغلی
shoptalk

صحبت دوستانه
chat, converse, chinwag, confab

صحبت دوستانه کردن
chat, confabulate

صحبت صمیمانه
communion

صحبت کردن
address, converse, talk, speak, to talk, to associate, to keep company, visit

صحبت کردن بدون نوشته
ad-lib

مترادف ها

speech (اسم)
نطق، خطابت، حرف، گفتار، صحبت، سخن، سخنرانی، خطبه، گویایی، قوه ناطقه

talk (اسم)
حرف، گفتگو، مکالمه، صحبت، مذاکره، سخن

converse (اسم)
امیزش، گفتگو، صحبت، سخن

confabulation (اسم)
خیال پرستی، درد دل، صحبت

conversation (اسم)
گفتگو، محاوره، مکالمه، صحبت، گفت و شنید، سخن

dialogue (اسم)
گفتگو، محاوره، صحبت، سخن، گفت و شنود، هم سخنی، مکالمهء دو نفری، مکالمات ادبی و دراماتیک، صحبت دونفری

colloquy (اسم)
گفتگو، محاوره، صحبت، مذاکره

پیشنهاد کاربران

. . . . که در بعضی از اسفار در صحبت فضل بن مروان بودم . . .
( فرج بعد از شدت، حسین بن اسعد دهستانی، به تصحیح اسماعیل حاکمی ، ج1، انتشارات اطلاعات، صفحه46 )
صحبت: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
اسرب esrab ( اوستایی: srava )
آنوان ānvān ( خراسانی: ānvani )
آفاش āfāŝ ( سنسکریت: ābhāŝa ) .
صحبت در فارسی کاربردش به معنی سخن و حرف زدن و. . . اما در عربی صحبة به معنی همنشینی و همراهی و مصاحبت و. . . . . است
صحبت که در فارسی به معنی سخن گفتن است در عربی به معنی همراهی و همنشینی و مصاحبت کردن و. . . . ( الصحبة )
واژه صحبت
معادل ابجد 500
تعداد حروف 4
تلفظ sohbat
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: صحبة]
مختصات ( صُ بَ ) [ ع . صحبة ]
منبع لغت نامه دهخدا
اون آخری املا و تلفظش چه جوریه؟ منظورم ( گلا ) هست.
گپ
واژه صحبت عربی نیست پارسی است. واژه عربی آن می شودمحادثة این واژه صد درصد پارسی یعنی صحبت پارسی است.
صُحبَت
گویا واژه ای پارسی ست که اَرَبیده گشته است :
صُحبَت : صُح - بَت
صُح : می تواند ستاک" سُخِ " پارسیِ سُخَن باشد و همریشه با :
انگلیسی : say = گفتن
آلمانی : sagen : sag - en = گفتن
سُخَن در پارسی دو بخش دارد : سُخ - اَن
...
[مشاهده متن کامل]

سُخ : همریشه با sag آلمانی و say انگلیسی
- اَن : یک دیدگاه می گوید :پسوند کارواژه ساز است برابر با en - آلمانی و پارسی کهن و کُردی ، زیرا در کُردی و آلمانی و پارسی کهن نخست زمان کنون گَردیده ( صرف ) می شده ، سپس زمان گزشته ، ولی در پارسی کنونی وارون آن به کار می رود ؛ برخی بر این باورند که این رَوِش را زبان پارسی از اربی گرفته است. نگرگاه دویُمی می گوید که پسوند - اَن می تواند نامساز یا ابزارساز باشد مانند : تاوَن ، دَرزَن ، سوزَن. . .
- بَت : در گویش های ایرانی مانند سمنانی : باتَن به مینش گفتن است ، مِسال :
تَره ( تَ رِه ) باتِم = به تو ( تو را ) می گویم
بات / بَت به شکل وات و سپس : واژ ، واج ، واک ، واخ ، واز ( آواز ) ، وای ( آوای ، آوا ) ، واق ( واق واق سَگ ) در می آید که در کُل مینه آوا و سِدا را می دهد.
بنابراین صُحبَت می تواند سُخوَت یا سُخبَت بوده باشد که می توان به سورِشِ سُهبَت هم نوشت و گفت ؛ در گفتار روزمَره یا روزانه : سُبَت می گوییم.

“صحبت” مترادف و به معنای سُخَن نیست. “صحبت کردن” به معنای سخن گفتن نیست. “صحبت کردن” یعنی همنشینی کردن، همدمی کردن و یا همراهی کردن در امری. صحبت با یاران، یعنی همنشینی با یاران. به جای عبارت “صحبت کردن”، گپ زدن یا سخن گفتن را بکار ببرید.
...
[مشاهده متن کامل]

من با فلانی صحبت کردم، یعنی من با فلانی همنشینی کردم.
به جای همصحبت، بگویید همسخن یا همگپ.
من دارم صحبت میکنم، یک عبارت کاملا غلط است.

صحبت از پول و ماشین نبود
گفتگو _ مکالمه
دوستی و همنشینی
صحبت به ترکی : دانیشیق، دانیشماق، صؤحبت
گفت و گپ
بگمانم �گفت و گپ� در بسیاری باره ها و گزاره ها، برابر باریک تری برای واژه ی از ریشه عربی �صحبت� باشد.
( = سخن ) این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
بَهنیت bahnit ( سنسکریت: بْهَنیتَ )
پَروَد ( سنسکریت: پْرَوَد )
آدیج ( سنسکریت: آدیش )
آهاژ ( سنسکریت: آبْهاشَ )
پَرتیب partib ( سنسکریت: پْرَتیوید )
ریوانیژ ( کردی: ره وانبیژ )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس