شیپور

/Seypur/

    bugle
    trumpet
    horn

فارسی به انگلیسی

شیپور استاش
eustachian tube

شیپور اشوب
alarm

شیپور اماده باش
alarm

شیپور بزرگ
sousaphone

شیپور بیدار باش
reveille

شیپور تجمع
reveille

شیپور خاموشی
curfew, last post, taps, last post

شیپور خبر
first post

شیپور خواب
taps

شیپور رحمی
fallopian tube

شیپور زدن
toot, bugle, blow, trumpet, to blow a trumpet

شیپور زن
trumpeter, bugler

شیپور شامگاه
retreat

شیپور عقب نشینی
retreat

شیپور فرانسوی
french horn

مترادف ها

horn (اسم)
شاخ، نوک، شاخه، پیاله، شیپور، بوق، کرنا

bugle (اسم)
شیپور، بوق

trumpet (اسم)
شیپور، بوق، شیپورچی، کرنا

clarion (اسم)
شیپور، شیپور تیز

پیشنهاد کاربران

دانشمندان زبانشناس بزرگ مانند هورن نام شیپور را ارامی دانسته اند همانگونه که کرنای/سرنای را ، با همه بزرگی ان دانشمندان سخنی یاوه است کرنای را نه از کر نای ( جنگ نای ) دانسته اند و پنداشته اند کرن نای
...
[مشاهده متن کامل]
نامی ارامی است بی انکه دریابند واژ کرن/سرن/سرون/ horn بچم شاخ و بوغ و شیپور نیز است شیپور نیز مانند دستور گنجور مزدور پارسی است شیپور و شیفور از دو بخش شیپ/شوف/شیف ور پارسی است که انرا شوفک شوفتک شافتک نیز میگویند - شیف/شوف/سوف/هوف همان هوف برابر فوت است دو واژ کرنای و سرنای در پارسی بچم گفته میشود سور - نای و سرن ا - ی. کرن ا - ی . و کر - نای. کر=چر= جنگ

دو آلت موسیقی که در بدن هم وجود دارد:
شیپور
تار
ترومپت
شیپور: شیپور، در پارتی، šyfwr بوده است. هورن آن را واژه ای آرامی دانسته است.
( ( بگفتند و آوای شیپور نای برآمد ز دلیز پرده سرای ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵، ص ۳۷۷. )

بپرس