نزدیکی، ورود، جلوس، تابع وصول، دخول، پیشرفت، نیل، شیوع، تملک نماء، نمایات، احقاق حقوق، شرکت در مالکیت، افزایش، شیء اضافه یا الحاق شده
prevalence(اسم)
شیوع، تفوق، پخش، نفوذ، رواج، غلبه، درجه شیوع
outbreak(اسم)
شیوع، بروز، طغیان، وقوع، درگیر
spread(اسم)
شیوع، وسعت، گسترش
rampancy(اسم)
شیوع
burst(اسم)
شیوع، انفجار، شلیک، طوفان آتش
break-out(اسم)
شیوع
پیشنهاد کاربران
شیوع: همتای پارسی این واژه ی عربی در زبان پشتو این است: وَتون vatun.
برابر پارسی : همه گیری ، فراگیری
شیوع همان شایعه است یعنی گسترش یافتن
گسترده شدن، فراگیر شدن
پخش شده
Prevalence ( شیوع ) - شی یو šiyu. در اوستایی واژه شی یو šiyu به مانای اعزام روانه کردن و به راه انداختن ( set out, go ) است کهبا واژه شیاو یا شیاف - شاف امروزی همخانواده است. عرب با چسباندن ع در آخر شی یو آنرا به شکل شیوع درآورده و سپس شایعه و اشاعه را از آن برساخته است. آنها واژگان تولو و شورو را نیز با همین روش به شکل طلوع و شروع درآوردند. ... [مشاهده متن کامل]
*پیرفت: فرهنگ واژگان اوستایی - Jonathan Slocum and Scott L. Harvey