شیل

/Sil/

    fishery
    bar
    cove
    inlet
    shale

پیشنهاد کاربران

در لهجه بندری به شکاف گویند . البته بیشتر برای شکاف باسن کاربرد دارد.
شیل ( shil ( در گویش دشتی به معنی ریز، خرد؛ شیل شیل کردن به معنی ریز ریز کردن
شیل:چینه. در گیلان در گذشته های خیلی دورکه هنوز تکنو لوژی وحتی قلاب ماهی گیری وتورساخته نشده بود. در مسیر رودخانه، جایی که حدودا نیم متر الی 2 و3 متر تغییر ارتفاع داشته ( فار ) واب بصورت آبشاری کوچک ریزش میکرد ( دفار ) . درآنجا چندین سری چوب را بصورت موازی وسری دیگر را عمود برآن گذاشته وبا گذاشتن سنگهای سنگین بر ان که مانع ریزش ویا برده شدن توسط آب وبا الیاف پوست بر خی ازدرختان
...
[مشاهده متن کامل]

انها را بسته ومهار می کردند. وماهی درجریان آب ودر حین شنا بر روی این چوب ها قرار گرفته واب نیز از لایی درزهای چوب ریزش می کرد. وماهی به راحتی صید میشد. ساخت چنین وسیله ای را در گیلکی شیل نام گذاری کردند. وچنانچه رودخانه ای تغیر ارتفاع چندانی نداشت، با گذاشتن سنگ وبر گ در مسیر ان وافر ایش آب و ارتفاع ان جهت گذاشتن شیل اقدام می کردند. که به آن نیز بسته گفته وافزایش عمق آب را مندول سازی، است. وسپس از بر گ درختی بنام. کول، توسه، که با کوبیدن وریختن در ان مندول ساخته شده کلر طبیعی ساخته که باعث گیجی ماهی ها شده وبر روی شیل گیر کرده ویا حتی به راحتی از داخل مندول جمع می کردند. وبه این ترتیب فن ماهی گیری رونق میافت. شیل:وسیله ای ابتکار ی در ماهیگیری. کلمه اصیل، گیلکی.
مندول:جای عمیق رودخانه.
بسته:سد.
فار:تغییر ارتفاع کم در مسیر حرکت آب رودخانه.
دفار:ریزش آب از فار. ریزش.
کول:نام درخت.
توسه:نام درخت.
تال:کوبیدن برگ درخت کول وچکانیدن ان در آب رودخانه، که باعث گیجی ماهی می گردد. نوعی کلر طبیعی ساختن. تال زان، تال بگیته.
شیل، جمع ان شیلات. ادار ه شیلات. شیل، کلمه صددرصد گیلکی، مرسی.

در زبان لری بختیاری به معنی
شاخه بلند
شیل بلیط::شاخه بلوط
Shel
بع معنی برداشتن ، ، شیلو به معنی بردارید

بپرس