دلیر، شیر دل
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
شیر دل :ترکیب وصفی مغلوب ؛ کنایه از شجاعت و دلیری سر نترس داشتن ، پر شهامت
شجاع
شیردل :دلیر ، شجاع
شیردل یعنی دل شیر به افتخار شیردلیا
دلیر شجاع نترس و قوی بر هر مشکلی وجسور
شیر دل
قوی ، نترس ، با دل و جرأت
قوی ، نترس ، با دل و جرأت
شیردل . [ دِ ] ( ص مرکب ) شجاع و دلیر و باجرأت . ( ناظم الاطباء ) . کنایه از شجاع و دلیر است.
عنوان شیردل مختص اقوامی اصیل از خراسان شمالی می باشد که در همان استان سکنی گزیده اند. در پیشینه تاریخی ایل شیردل قید شده که از شمال ایران ( روسیه کنونی ) در دوران قبل از هخامنشیان به ساتراپ پارت ( خراسان شمالی کنونی ) مهاجرت کرده اند و این ایل از نوادگان ریچارد شیردل می باشند.
... [مشاهده متن کامل]
عنوان شیردل مختص اقوامی اصیل از خراسان شمالی می باشد که در همان استان سکنی گزیده اند. در پیشینه تاریخی ایل شیردل قید شده که از شمال ایران ( روسیه کنونی ) در دوران قبل از هخامنشیان به ساتراپ پارت ( خراسان شمالی کنونی ) مهاجرت کرده اند و این ایل از نوادگان ریچارد شیردل می باشند.
... [مشاهده متن کامل]