شیردان

/SirdAn/

    abomasum

مترادف ها

rennet (اسم)
مایه ماست، پنیر مایه، شیردان، مایه سیب انگلستان

پیشنهاد کاربران

شیردان یا شیردون یکی از غذاهای سنتی ایرانی است که در مناطق مختلف ایران همچون خوزستان و لرستان پخته می شود. این غذا با همان نام فارسی شیردان به سایر کشورهای خاورمیانه نیز راه یافته و پخت می شود.
در شهر شوشتر این غذا بصورت سنتی و با نام شیردان یا شیردان معبر پخت می شود. این غذا در لرستان دلمه شیردان نامیده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

ابتدا شیردان ( شیردون ) را خوب شسته و بعد داخلش را با مواد میانی مثل برنج، پیاز، نخود لپه و کشمش پر می کنند. برخی نیز زعفران، آلو، زرشک یا گردو را به مواد میانی اضافه می کنند. سپس با نخ و سوزن لبه های شیردان را دوخته یا لبه های شیردان را گره می زنند. شیردان پر شده را با مقداری آب و ادویه و پیاز پخته و با مقداری لیمو ترش یا آب لیمو چاشنی می دهند.

شیردانشیردان
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/شیردان_(غذا)
پیوند ( پی وند ) هر کلمه ایی پی داشته باشد. تورکی است. مثل پیر. پیغامبر. پیامبر. پیاز ( پی آز=گیاهی که پی وچربی خون را کم می کند ) . پینار ( چشمه ) . پیدا. پیداه ( حامله شدن از کسی ) . پیاده. پیاله. پیچاق.
...
[مشاهده متن کامل]
پیران ( پی ران. هر کلمه ایی ران داشته باشد. . تورکی است. مثل ایران. تهران. مازندران ) پیوسته. پیراستن. پیرایش. وند. . هرکلمه ایی وند. آوند. اند. داشته باشد. تورکی است. مثل خوجاوند. دماوند. نهاوند. بایراموند. بیرانود. سهند. نهند. دند. آند. اندبیل. مرند. زرند. کرند. کمالوند. ایوند. امند ( کرند. کرنق. . . زرند. زرنق. . . خرند. خرنق. مرند. مرنق. برند. برندق. . . . سرند. سرندق. . شرند. شرنق. شیرناق. شیردان. . . درند. درنق. . . . هرزند. هرزنق )

بپرس