شیاد

/SayyAd/

    charlatan
    crooked
    fraudulent
    impostor
    mposter
    quack
    racketeer
    swindler
    con
    con man
    spiv
    bilker
    confidence man
    gyp
    shark
    sharper
    sinuous
    wide boy
    crook
    sharpie

مترادف ها

shammer (اسم)
متقلب، حیله گر، شیاد

fraud (اسم)
فریب، غبن، حیله، شیادی، تقلب، کلاه برداری، شیاد، گوش بر

trickster (اسم)
عیار، نیرنگ باز، حقه باز، گول زن، شیاد، بامبول زن

پیشنهاد کاربران

کسی که بخواهد کارهایش راه بیفتد ممکن است دچار شیادی شود چون حد و مرز دروغ مصلحتی و دروغ واقعی رعایت نشده است و سربلند نیست . او شیاد و متقلب است .
کسی که بخاطر منفعت خود دروغ بگوید شیاد است
سلام ، مدافع غیر حق و کتمان کننده حقایق و کم کار و بدون اعتبار یا غیر قابل اتکاء را توصیف فرد شیاد و متقلب گویند .
متقلب و کتمان کننده حقایق . ان شاء الله تارک دنیا خیر ببیند ، المغان بیاورد و به زندگی احیاء و ابقاء برگردد .
آدم بد است، خلاف کار، کسی که آدم را میکشد،
کسی که آدم نیست ولی هست نه اون آدمی که ما می شناسیم و. . .
کلاه باز
کسی که تظاهر می کند کسی که هست نیست. دورو .
دورو ، کسی که کارش را با تزویر انجام میدهد
کسی که تظاهر می کند کسی هست که نیست

دروغکو، حقه باز، کلک زن
شاهد:
شیّادی گیسوان بافت که من علویم و با قافله حجاز به شهری در آمد که از حج همی آیم و قصیده ای پیش ملک برد که من گفته ام نعمت بسیارش فرمود و اکرام کرد تا یکی از ندمای حضرت پادشاه که در آن سال از سفر دریا آمده بود گفت من او را عید اضحی در بصره دیدم معلوم شد که حاجی نیست دیگری گفتا پدرش نصرانی بود در ملطیه، پس او شریف چگونه صورت بندد و شعرش را به دیوان انوری یافتند
...
[مشاهده متن کامل]

کلاش
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس