شگرد

/Segerd/

    device
    gamesmanship
    maneuver
    manoeuvre
    method
    science
    technique
    technology
    way
    long suit

فارسی به انگلیسی

شگرد زدن
maneuver, manoeuvre

پیشنهاد کاربران

برابرواژه ها🇮🇷
زیر و بم، زیر و زبر، زیر و رو، از همه چیز، چند و چون، ریز و درشت، سازوکار، رگ و ریشه، پیچ و خم، فوت وفن، ته وتو، سر و ته، از لایه ها، ژزفای، رمز و راز، اندرون، تنه، کنه، ریشه، چم و خم
تکنیک ،
حمید رضا مشایخی - اصفهان
skill
strategy
تدبیر - فند
راز و رمز کار
کوک ِ کار ؛ شیوه ٔ آن. لم آن. سر آن. قسمت فنی آن : کوک کار را دانستن یا ندانستن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .
فن، لم، تکنیک، تدبیر، حقه، ترفند، فند،
تکتیک
لم
شگرد به معنیه فوت و فن کار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)