شکیبا

/SakibA/

    patient
    sportsman
    tolerant

فارسی به انگلیسی

شکیبا یا شکیبنده
patient

مترادف ها

sturdy (صفت)
درشت، محکم، تنومند، ستبر، شکیبا، قوی هیکل، خوش بنیه

hardy (صفت)
جسور، دلیر، متهور، بادوام، سر سخت، شکیبا، بردبار، پرطاقت، دلیر نما

enduring (صفت)
متحمل، سر سخت، شکیبا

tolerant (صفت)
ازاده، شکیبا، بردبار، دارای سعه نظر، بامدارا، مدارا امیز، ازادمنش، اغماض کننده، شخص متحمل

patient (صفت)
شکیبا، بردبار، صبور، از روی بردباری

پیشنهاد کاربران

فراوان شکیب ؛ آنکه شکیبایی بسیار دارد. صبور :
فراوان شکیب است و اندک سخن
گه راستی راست چون سروبن.
نظامی.
پیشنهادِ واژه پس از واکاویِ واژه یِ " شکیبا": ( شکیب. آ )
ساختارِ واژه یِ " شکیبا" بمانندِ واژگانی همچون " بینا، گویا، شِنَوا و. . . " برآمده از " بُن کنونی" و نشانه یِ زابه کُناکی ( =صفت فاعلی ) سازِ " آ " می باشد و به چمِ " صبور" می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

ازآنجایی که در بسیاری از کارواژگان، بُنهایِ کُنونیِ پایان یافته با "ب"، هنگام گذار به بُنِ گذشته با دگرگونیِ آواییِ " ب/ف" روبرو می شوند، پس کارواژه یِ " شکیب"، " شکیفتن" می شود؛
بمانندِ " روب/روفتن، خواب/خفتن، کوب/کوفتن، آشوب/آشُفتن و. . . .
سببیِ ( =Kausativ ) کارواژه یِ " شکیفتن"، " شکیباندن" می شود که به آسانی می توان واژگانی همچون " شکیبانه، شکیبانِش و. . . " را از آن بیرون کشید.
" شکیفتن/شکیبیدن" = در صبر و آرامش قرار گرفتن، صبر کردن
" شکیباندَن/شکیبانیدن" = در صبر و آرامش قرار دادن
همچنین کارواژه یِ " شکیباندن" می تواند به جایِ " منتظر گذاشتن/معطل گذاشتن" نیز بکار گرفته شود.
نمونه: بارگذاریِ این برنامه بسیار من را شکیباند ( =شکیبانید ) .

کسی که زود رنج نیست و زود واکنش نشان نمی دهد.
صبور / با حوصله
و اسم زیبای دخترونه ♡
صاحب درنگ. [ ح ِ دِ رَ ] ( ص مرکب ) صبور. شکیبا. متحمل :
دولتیی باید صاحب درنگ
کز قدری بار نیاید به تنگ.
نظامی.
صابر، صبور، بردبار، شکیبایی
از اسمم خیلی خوشم می یاد خیلی اسم قشنگیه!
صابر ، بردبار . کسی که صبر زیادی داشته باشد.
النازیه فرشته آسمانی مهربان پدر مادر 🌺🌺 ال :ترکی ناز:فارسی
صبر زیاد داره سعی میکنه خوب باشه باتن و ظاهرش یکیه و وقتی دروغ میگه اذاب وژدان داره زود عاشق میشه ولی زودم فراموش میکنه درسته سخته اما سعیشو حتما میکنه من اینارو میگم چون اسمم شکیباس و خودمو میشناسم
صبور بهترین
صبور و بردبار
واقعا اسم تک و قشنگیه🤍🍃
صبور ، بردبار، ودر آخر آرامش بخش
شکیبا یعنی . . بُردبار، صبور، با حوصله، متحمل، خونسرد، خوش رو، عاجز از خشم و پرخاشگری
ناگفته نمانداسم من هم شکیباست که خیلی هم زیباست 🌸
شکیبا یعنی صبور
اسم خودمم شکیبا هست هم معنی فامیلیم که صبور هس خودمم خیلللی صبور و متین هستم 🤗😊
صبور. بردبار.
اسم خودمم شکیبا هست و عاشق اسمم هم هستم.
زیبا - دلربی
أهل صبر، با صبر، صبر دارنده، دارنده صبر.
ای کاشکی مثل اسمش صبور بود اجازه می داد صحبت کنم
شکیبا یعنی صبور. بردباری. تمیز. با حوصله.
اما بیشتر به معنای صبوری
بردبار، فردی با تحمل بالا ، صابر و صبور
شکیبا یعنی یه عالمه صبوری . .
صبور بردبار تحمل کننده آرامش دهنده آرام گیرنده
من خودم اسمم شکیباست خیلی اسممو دوس دارم چون خیلی تکه
اسم خیلی زیبای نشانه ای از صبر و حوصله تحمل است من واقعا عاشق اسمم یجورای ی اسم تکیه بین اسما
چون اسم خودم شکیبا هست به نظرم من خیلی خوش شانسم چون من عاشق اسمم هستم
صبور، آرامش دهنده، متین
صبور، صابر، بردبار، باحوصله، ارام گیرنده،
اسم خودمم شکیباست😊
پرتحمل ، متحمل ، صبور
صبور. بردبار
کسی که در هر شرایطی دارای تحمل بالایی است
صبور اارامش دهنده
صابر
صبور، بردبار ، صبر داشتن ، شکیبایی، صابر ، صبرداشتن
ارام گیرنده - صبور - بردبار
صبور و بردبار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٤)

بپرس