شکیب

/Sakib/

    patience
    patient

مترادف ها

patience (اسم)
بردباری، طاقت، عزا، شکیبایی، تاب، صبر، شکیب

پیشنهاد کاربران

شکیبا از واژه شکیپاک ( şk�pak ) پهلوی ساسانی ایجاد شده است. و شکیبائی از کلمه ( şk�pak�h ) باقی مانده است. وژاه شکیپ ( şk�p ) در زبان کوردی به معنی آرامگر و صابر میاد.
پیشنهادِ واژه پس از واکاویِ واژه یِ " شکیبا": ( شکیب. آ )
ساختارِ واژه یِ " شکیبا" بمانندِ واژگانی همچون " بینا، گویا، شِنَوا و. . . " برآمده از " بُن کنونی" و نشانه یِ زابه کُناکی ( =صفت فاعلی ) سازِ " آ " می باشد و به چمِ " صبور" می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

ازآنجایی که در بسیاری از کارواژگان، بُنهایِ کُنونیِ پایان یافته با "ب"، هنگام گذار به بُنِ گذشته با دگرگونیِ آواییِ " ب/ف" روبرو می شوند، پس کارواژه یِ " شکیب"، " شکیفتن" می شود؛
بمانندِ " روب/روفتن، خواب/خفتن، کوب/کوفتن، آشوب/آشُفتن و. . . .
سببیِ ( =Kausativ ) کارواژه یِ " شکیفتن"، " شکیباندن" می شود که به آسانی می توان واژگانی همچون " شکیبانه، شکیبانِش و. . . " را از آن بیرون کشید.
" شکیفتن/شکیبیدن" = در صبر و آرامش قرار گرفتن، صبر کردن
" شکیباندَن/شکیبانیدن" = در صبر و آرامش قرار دادن
همچنین کارواژه یِ " شکیباندن" می تواند به جایِ " منتظر گذاشتن/معطل گذاشتن" نیز بکار گرفته شود.
نمونه: بارگذاریِ این برنامه بسیار من را شکیباند ( =شکیبانید ) .

شکیب فعل دستوریه
یعنی میشه بشکیب
گذشته سوم شخصش چی میشه
بنظرم آپادیس باید یه قسمت بزاره برای ساختار کلمات فارسی که برای هر واج فارسی فعل دستوری و گذشته سوم شخصش مشخص باشه.
که مردم بتونن استفاده کنند
یعنی بردباری

بپرس