شکوه

/Sekve/

    augustness
    dazzle
    dignity
    glory
    grandeur
    magnificence
    pomp
    resplendence
    splendor
    splendour
    complaint
    bitch
    gripe
    grumble
    moan
    murmur
    mutter
    plain
    whine
    jeremiad
    royalty

فارسی به انگلیسی

شکوه امیز
elegiac, plaintive

شکوه دروغین
tinsel

شکوه مند
august, brilliant, costly, glorious, impressive, magnificent, majestic, noble, palatial, pompous, regal, rich, splendid, epic, olympian, princely, proud, spectacular, splendorous, splendrous, stately, superb, regally, spectacularly, splendidly, sumptuously, superbly, plush, plushy

شکوه نما
spectacle

شکوه نمایانه
spectacular

شکوه و زاری کردن
whine

شکوه کردن
complain, moan, repine, bellyache, bewail, crab, yammer, to complain

مترادف ها

magnitude (اسم)
مقدار، بزرگی، اندازه، اهمیت، شکوه، قدر، عظمت حجم

grandeur (اسم)
بزرگی، عظمت، شکوه، شان، ابهت، فرهی

glory (اسم)
عظمت، افتخار، شهرت، مباهات، سر بلندی، شکوه، عزت، جلال، فخر، اشتهار، نور

complaint (اسم)
شکایت، شکوه، دادخواهی

pomp (اسم)
شکوه، جاه، طمطراق، تجمل، فرهی، فره، حشمت، غرور و تظاهر

effulgence (اسم)
درخشندگی، تابش، شکوه

plaint (اسم)
شکوه، زاری، ضجه، تظلم

resplendence (اسم)
درخشندگی، جلوه، شکوه، تلالو

resplendency (اسم)
درخشندگی، جلوه، شکوه، تلالو

refulgence (اسم)
درخشندگی، شکوه، تشعشع، جلال، نورافشانی

pomposity (اسم)
شکوه، اب و تاب، دبدبه، جلوه و شکوه

پیشنهاد کاربران

شِکوِه ( Shekveh ) نام آلبومی از عبدالحسین مختاباد خواننده موسیقی سنتی ایرانی است که در سال ۱۳۷۲ منتشر شد. او در این آلبوم از اشعار مهرداد اوستا در تمامی آهنگ های خود استفاده کرده است و آهنگسازی تمام آهنگ ها بر عهدهٔ خود مختاباد بوده است.
...
[مشاهده متن کامل]

تصنیف «کاروان» از این آلبوم بعدها توسط دفتر موسیقی وزارت ارشاد در آلبومی از هنرمندان مختلف به نام حکایت یار گنجانده شد.
• تمام اشعار توسط مهرداد اوستا و تمام آهنگ ها توسط مختاباد.
• تصنیف: «کاروان» ( شور )
• آواز: «چشم اشکبار»
• تصنیف: «ساغر می»
• آواز: «نگارین بت» ( دشتی )
• تصنیف: «شِکوه» ( دشتی )
• مختاباد - خواننده
• مهیار فیروزبخت - تنظیم
• بهداد بابایی - تکنوازی سه تار

شکوه
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/شکوه_(آلبوم_عبدالحسین_مختاباد)
دستگاه
فَرّ
ابهت. . . فر. . . جلال. . . فره
شِکوه، شکایت: Complaint
شُکوه= بزرگی، شیک، عالی، مجلل، نفیس
شِکوه=شکایت، گِله، گلایه، گله مند
وقتی کسی رفتار درست، شایسته و ارزشمندی دارد و به اصطلاح با فرهنگ یا با کلاس است، رفتار و نوع واکنش او به مسائل به چشم دیگران بزرگ و با ارزش به نظر میرسد و این یعنی او رفتار باشکوهی دارد. یا او با شکوه است.
بچه ها مهنی کلمه
خجسته
کوکبه
پرویز داریوش و جلال آل احمد، این واژه را در ترجمه "مائده های زمینی" اثر آندره ژید، به کار برده اند:
کوکبه ی سواران در خیابانها. . .
شکایت
شکوه یعنی بزرگی بزرگ
شِکوه کردن:
شکایت کردن
گله کردن
فر . . فره . . .
شکایت ، گِله
کر و فر
عزیز برابر پارسی چیه دیگه؟؟؟خخخ
شکوه که خودش پارسی هستش
به معنی ابهت و بزرگی
بزرگ ، ارزشمند ، جلال ، شان،
عظمت
بزرگی
ابهت
جلال، عظمت، شکوفایی، بزرگب
اگر شِکوه آمد یعنی شکایت
اهمیت، بزرگی، تجمل، جاه، جبروت، جلال، جلوه، حشمت، سرفرازی، شان، شوکت، عظمت، فر، فره، کبریا، مهابت، هیبت | تظلم، تعرض، شکایت، شکوائیه، گلایه، گله، گله مندی
برابر پارسی: اندایه
گله
دبدبه
طمطراق
بزرگی ، جلالت ،
بزرگی_جلال_عظمت_
سهل
همیشگی
بزرگی وجلا
فرهی
ابهت ، بزرگی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣١)

بپرس