شکوفه

/Sokufe/

    bloom
    blossom
    bud

فارسی به انگلیسی

شکوفه دادن
burgeon, inflorescence

شکوفه رز
rosebud

شکوفه مانند
budlike

شکوفه کبر
caper

شکوفه کردن
blossom, blow, to blossom

مترادف ها

chrysalis (اسم)
جنین، شکوفه، جوانه، شفیره حشرات

bloom (اسم)
شکوفه، گل دادنی

blossom (اسم)
شکوفه، گل

flower (اسم)
سر، شکوفه، گل، نخبه، درخت گل

bud (اسم)
شکوفه، جوانه، غنچه، تکمه

flower bud (اسم)
شکوفه، غنچه گل

پیشنهاد کاربران

شکوفه یکی از قدیمی ترین روزنامه های زنان در تاریخ ایران است. سردبیر آن مریم عمید سمنانی ملقب به مزین السلطنه بود و نخستین شمارهٔ آن در ۱۹۱۳ میلادی چاپ شد. شکوفه دومین نشریه ویژه زنان ایران پس از نشریه دانش ( ۱۲۸۹–۱۲۹۰ ) به شمار می رود.
...
[مشاهده متن کامل]

شکوفه به صورت دوهفته نامه در چهار صفحه ( با چاپ سنگی ) منتشر و با اشتراک یک ساله توزیع می شد. شکوفه اولین نشریه ایرانی بود که کاریکاتورهای انتقادی را در صفحه آخر چاپ می کرد. از ویژگی های این نشریه می توان به لحن طنزآمیز و انتقادی، پرداختن به مسائل زنان ایرانی، تحصیل و آموزش دختران و مسائل سیاسی اشاره کرد.
هدف نشریه آشنا کردن زنان با آثار ادبی، خرافه زدایی، راهنمایی های خانه داری و بچه داری و کوشش در بهبود روحیهٔ زنان بود. با گذشت زمان، در طی سال های بعد لحن مجله تندتر و اعتراضاتش به وضعیت اجتماعی صریح تر شد و مثلاً به انتقاد از سنت ازدواج دختران در سن پایین و حتی اعتراض به مداخلات ابرقدرت ها و تشویق استقلال ملی پرداخت. یکی از مهمترین اقدامات مزین السلطنه به عنوان مدیر مسئول شکوفه، معرفی کاندیداهای مورد قبول زنان در انتخابات دوره سوم مجلس شورای ملی بود که عواقبی را در پی داشت.
این نشریه تا سال ۱۲۹۸ خورشیدی یعنی تا زمان مرگ عمید انتشار یافت. برخی پایان انتشار شکوفه را سال ۱۲۹۶ ذکر کرده اند.

شکوفه
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/شکوفه_(نشریه)
اســـدی افتــــاد ز پـا و همـــگی شــیر شدند
قمری شد به خاک و همه شمشیر شدند
گوییا شـق الـقـمر رســـم بنی هاشــــم بود
پســـری شکوفه داد و پدران پیــر شدند
شکافه
شکاف
ش کاف = ترکیب انرژی دو حرف شین و کاف
پیدایش
شکوفه= ش کوفه
حرف ش she خودش – برای خود
کوفه = کوه، برامدگی
اشاره به حقیقت حرف ش دارد
زهرة. [ زُ هََ رَ / زُ رَ ] ( ع اِ ) شکوفه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . شکوفه زرد یا مطلق شکوفه. ( غیاث ) .
غفور زاده
شکوفه با غنچه فرق داره.
شکوفه، بیشتر برای غنچه درختا به کار میره که پس از غنچگی و به اوج رسیدن رشدش شکفته میشه و به آن شکوفه میگن، گُل هم نمیشه بهش گفت! که البته از لحاظ بار معنایی تا حدودی با گُل هم هم معنا هست.
...
[مشاهده متن کامل]

گُل برای گیاهان خودرویشی بکار میره که ذاتاً میوه نمیدهند و پس از به اوج رسیدن غنچگیش، گُل میشود.
غنچه: باز شده نیست.
شکوفه≈گُل: باز شده هست. 🌸🌹

از معنای مختلفی که افراد فرمودند و بعضا ایراد هم گرفته بودند لذت بردم چقدر زبان فارسی گسترده هست
جناب ادمین! شکوفه با غنچه فرق داره! شکوفه حالتش باز شده ست ولی غنچه باز شده نیست.
به کردی کلهری، شکوفه:چیچگه، شیفَه/ غنچه:خومچه
شکوفه یعنی رسیدن به عشق .
عشق هر درخت میوه ایی ، میوه دادنش است و شکوفه به معنی رسیدن به عشق درخت است .
شکوفه یک نام عالی برای نام گذاری هست و نیز نام معاون مدرسه مون بود که ایشون از هر جهت عالی و بی نظییر بودن
گل درخشان
غنچه، نوگل، استفراغ، تهوع، قی، هراش، ول
شکوفه اصلأ املاه نادرست است. در فارسی اصیل, این واژه را شگوفه میگویند. شگوفه از فعل شگفتن یا باز شدن گرفته شده . شکوفه از حرف شکاف یعنی سوراخ با غار گرفته شده است. لطفأ در آینده شگوفه بنویسید تا فارسی مان اصلاح شود!
( من آن شکوفه اندوهم که از شاخه های تو می رویم )
از فروغ فرخزاد
اسم منم شکوفه هست
یعنی آغاز عشق و عاشقی❤✌🏻
شکوفه : تحریف شکافه به معنای شکاف کوچک روی شاخه درخت بوده است.
در هفت پیکر در داستان رفتن بهرام گور در شکاف غار می خوانیم
که چو شه بر شکار کرد آهنگ
راند مرکب بدین شکوفه ی تنگ
شکوفه ی تنگ یعنی شکاف و دهانه تنگ غار منظور هست .
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 609 )
لبخند خدا
اینکه غنچه هم معنی شکوفه نوشته شده است اشتباه است، غنچه به گل باز نشده میگویند و شکوفه به گل درختان میوه دار که از اول به شکل باز هست و ربطی به کلمه و معنی غنچه نداره لطفا اصطلاح فرمائید.
روشا
ول
زیباترین تعبیر برای این اسم
سه حرف اصلی ش ک ف ، شکفتن. شروع عشق، زندگی جدید، زیبا ترین رخداد از فصل بهار. نشانه ی عملی شدن وعده ی خداوند برای زندگی جدید. قدرت خدا برای زندگی دوباره، اوج زیبایی، دیدن لذت رشد و پرورش یافتن.
نارملا
سه حرف اصلی ش ک ف ، شکفتن. شروع عشق، زندگی جدید، زیبا ترین رخداد از فصل بهار. نشانه ی عملی شدن وعده ی خداوند برای زندگی جدید. قدرت خدا برای زندگی دوباره، اوج زیبایی، دیدن لذت رشد و پرورش یافتن.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)

بپرس