متجاوز، غاصب، ستمگر، شکننده، متخلف
سست، نازک، شکننده، زود گذر، گول خور، نحیف، بی مایه، سست در برابر وسوسه شیطانی
ضعیف، نازک، بی اساس، لطیف، شکستنی، شکننده، ترد، زودشکن، باریک
شکننده، ترد، بی دوام، زودشکن
شکننده، ترد
شکننده، ترد، خرد شونده
شکننده، منکسر کننده، منکسر شده
شکننده، لرزه، لرزان، مرتعش