شکار با مفهوم صید و از طرفی آشکار یا به دید آمدن در بیتی از حافظ بزرگ به زیبایی به کار رفته است:
عنقا شکار کس نشود دام باز چین
کانجا همیشه باد به دست است دام را
در مصراع اول این بیت هر دو معنا نهفته است
... [مشاهده متن کامل]
۱. هیچ کس توان صید کردن ( شکار ) عنقا را ندارد. .
۲. عنقا چنان پنهان است که شکار کس نشود ( برکسی آشکار نمیشود )
درباره معنی دوم این بیت نیز یاری رسان است که:
هر �راز که اندر دل دانا باشد
باید که نهفته تر ز عنقا باشد
اصطلاح ( ( از دست کسی شکار بودن ) ) کاربردی متفاوت از این واژه است که به معنی ناراحت یا خشمگین بودن است و با مفهوم اصلی واژه اختلافی بسیار دارد.
این که این کاربرد کی و از کجا برای این واژه وارد شده را نمیدانم!!!
شکار=نخچیر
شکارگاه=نخچیرگاه
شکار : لغت شکار در اصل به معنای در پی چیزی افتادن است همانطور که در لغتنامه سغدی به شکل šǝkǝr و šīkər به معنای پیگیری ثبت شده است. لغت شکار در کشور پرتغال به شکل ca�ar و به معنای to hunt به کار میرود.
... [مشاهده متن کامل]
منبع : An Introduction to Manichean Sogdian by Harvard University ( مقدمه ای بر ( لغات ) مانوی و سغدی ، تالیف دانشگاه هاروارد. )
در گویش تهرانی کوچه بازاری، یعنی پکر بودن.
مثال. باهام حرف نزن که از دستت شیکارم.
اسم بعضی از اشخاص شکار بوده نام قلعه شکار لرستان بروجرد از نام کربلایی شکار صاحب آن نام گذاری شده که جد بزرگ پدریمان بوده که در زبان محلی معروف به قلاءشکار بوده
صید
شکار: اِشکار - چشمگیر - جستجو - آنچه در دیدرس قرار گیرد - آنچه در تیر رس قرار گیرد - صید - بشگرد
با آشکار هم خانواده است : نمایان - نمودار - چشمگیر - آنچه در دید آید - معین - مشخص - پیدا - پدیدار