شُوند واژه ای در زبان لری بختیاری به معنی تکان دادن، زدن
جمله لری زیر
چو شوند وه دِردندَی مرداس:چوب را محکم زد به دنده های مرداس ( کتک زدن )
شوند . . . . به دلیل اینکه. . . . وبه سبب اینکه
شوند . . . . به دلیل اینکه. . . به سبب اینکه. . .
شُوَند ( به پیش شین ، همچون بلند ) = سبب ، جهت ، موجب ، آنچه کاری را بهر آن کنند : �شُوند بیماری خسرو پرخوری بوده� ، �شُوند نامه ننوشتنش افسردگی است�.
این واژه معنایش نزدیک به معنای انگیزه است ولی یکی نیست.
... [مشاهده متن کامل]
انگیزه ، انگیزنده= محرک ، باعث ، آنچه کسی را به یک کاری برمی انگیزد : �انگیزه ی بهرام در فروش خانه تنگدستی است�
شوند از واژه های کهن فارسی است که افسوسمندانه سده ها از رواج افتاده بود تا اینکه احمد کسروی آن را در نوشته هایش بکار برد و برای آنکه با زمان حال سوم شخص جمع �شدن� اشتباه نشود ، آن را با پیش شین بکار برد.
شوند= دلیل، سبب،
بن کنونی از بنواژه ی [شدن] - پسوند نامسازِ [ َند]
شو َند ~ شُوَند یا شَوَند
مانند:
گزند،
خورند ( شایسته، چیزی که به چیز دیگری بخورد ) ،
کِشند ( جزرومد ) ،
روند ( روش ) ،
... [مشاهده متن کامل]
مانند ( به چیزی مانستن ) .
شوند نیز برای چیزی به کار رفته که مایه ی شدن است چمد ( یعنی ) دلیل، باعث، سبب.
ریشه کلمه شوند از کلمه اَشَوَن است، ، که در باستان و آیین زرتشت به انسانهای متقی می گفتندودارای صفاتی، ، پاکی، تقدس، تنفر از دروغگویی، رحم، مروت، واحترام به حکومت دوران خود داشتند، وکساتی که دارای صفات منفی ومتظادبودند را اَنَشَوَن میگفتند، ( کتاب ایران باستان تالیف حسن پیر نیا )
شوند: نام دیگر تیره آقطیان ( Caprifoliaceae )
شُوَند=سبب علت
دلیل، برهان، سبب، علت، حجت، بینه، دستاویز، انگیزه، بهانه
شوند نام روستایی در شهرستان رزن استان همدان است .