شوریدن


    revolt
    to revolt
    to rise

مترادف ها

rebel (فعل)
سرکشی کردن، طغیان کردن، شوریدن، یاغی گری کردن، تمرد کردن

revolt (فعل)
شوریدن، شورش یا طغیان کردن، اظهار تنفر کردن

reluct (فعل)
شوریدن، استقامت کردن، بی میلی نشان دادن

پیشنهاد کاربران

شمشیر کشیدن بر روی یا بروی کسی یا کسانی ؛ شوریدن. قیام کردن و برای جنگ با او یا آنان آماده شدن : گرگانیان به روی خداوند خویش شمشیر کشیدند و عاصی شدند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 468 ) .
بغی ، بغی کردن ، بغیدن

بپرس