to form scurfs, to effloresce
شوره پز
saltpetre-maker
شوره پزی
saltpetre-making
شوره زار
salt-marsh, brackish, saltish
شوره زده
scaly, scurfy
شوره سر
dandruff
شوره قلمی
potassium nitrate
شوره گز
species of tamarisk growing in salt marshes
فارسی به انگلیسی
شوره پز
شوره پزی
شوره زار
شوره زده
شوره سر
شوره قلمی
شوره گز
مترادف ها
نیترات، شوره، نیترات سدیم یا پتاسیم، نمک معدنی یا نمک الی جوهر شوره
پیشنهاد کاربران
شوره و شورش = انقلاب
آشوب = اغتشاش
بر ستمکاران بشورید و بر اندازیدشان
شوره مردان کو و کو شوره زنان روزگار
ـ
هنگام شور دیگر است ای دوست برخیز
گیتی بپرداز از ستمکاران خونریز
برخیز گاه شورش است ای شورشی مرد
... [مشاهده متن کامل]
با شوره زن برشور، و شوری دیگر انگیز
-
واژه انقلاب را برای گاه اشفتگی و جنگ و خونریزی درون میهنی بکار میبردند انرا در همین چند دهه وارونه کردند
آشوب = اغتشاش
بر ستمکاران بشورید و بر اندازیدشان
شوره مردان کو و کو شوره زنان روزگار
ـ
هنگام شور دیگر است ای دوست برخیز
گیتی بپرداز از ستمکاران خونریز
برخیز گاه شورش است ای شورشی مرد
... [مشاهده متن کامل]
با شوره زن برشور، و شوری دیگر انگیز
-
واژه انقلاب را برای گاه اشفتگی و جنگ و خونریزی درون میهنی بکار میبردند انرا در همین چند دهه وارونه کردند
شور در کوردی به معنای"چیزی است که اویزان باشد"
شوره ژن :زن زیبا و طناز
به معنای نم نم باران . گویش محلی تبرستان است.
زمانی که باران بسیار ریز و نرم میبارد
زمانی که باران بسیار ریز و نرم میبارد
ابقر