شوربا

/SurbA/

    broth
    pottage
    gruel

مترادف ها

porridge (اسم)
حریره، فرنی، شوربا، چیز مخلوط

pottage (اسم)
شوربای ارد جو دو سر، شوربا، اش

پیشنهاد کاربران

شوربا واژه ای فارسی است و از ترکیب �شور� به معنای نمکین و �با� به معنای آبکی گرفته شده است
جناب تامارا که سوزی را واژه ترکی دانسته و به تره ترجمه کرده اند باید بدانند که سوزی ترکی شده سبزی می باشد .
نوعی آش وطنی
شوربا
دوغ با
که در آن با پسوند بودن هست دوغبا = همراه با دوغ
ما ترک ها به آبگوشت میگیم شوربا
منگ
اشوب
شاب
شولی شلغم ، غیر از شوربا است ، شولی شلغم با آب آرد وعدس وماش و شلغم خورد شده وشوید خشک وکمی زرد چوبه وادویه درست می شود ، اما شوربا با آب وبرنج و سبزی جعفری یخته می شود
شوربا shor ba ، در گویش شهر بابکی به نوعی از آش گفته می شود ، شولی شلغم
شوربا ( Şorba ) :در زبان ترکی غذای آبکی که برای خوردنش نان در آن ترید می کنند. در آذربایجان شوربا انواع مختلفی دارد
از انواع شورباها را می توان شوربا یا سوزی شورباسی ( شوربای تره ) ، قورما شورباسی ( شوربایی که با گوشت قورمه شده ( که به نوع خاصی آبپزشده، تفت داده شده و درون روغن حیوانی برای استفاده طولانی مدت نگهداری می شود ) ، تهیه می شود. سوت شورباسی ( شوربای شیر، سبزی اش ترخون و به جای آب شیر است ) ، سوغان شورباسی ( شوربای پیاز ) ، کالیش شورباسی ( کالیش: گیاهی است شبیه پیازچه و به گونه ای روغنی است و در مناطق آذربایجان اغلب در زمستانها در بازار موجود است ) ، اریک شورباسی ( شوربای زردآلو )
...
[مشاهده متن کامل]

شله، آش
در زبان بلوچی "شمدر شوربا" ( sham'dar shurba ) به معنی مخلوط و در هم برهم و بی نظمی است
با
هوالعلیم
شوربا : آش شور ؛ آش خوش نمک : نوعی سوپ سبزیجات وطنی خوش نمک ، که گذشتگان بیشتر درزمان سرماخوردگی مصرف میکردند
آبگوشت
در پارسی " شورباگ "
مرق
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس