شور

/Sur/

    sensation
    emotion
    passion
    fervour
    enthusiasm
    anxiety
    ecstasy
    exaltation
    excitement
    vigor
    vigour
    briny
    salt
    brackish
    name of a melody
    deliberation
    consultation
    counsel
    chevre
    crisis
    discussion
    expression
    extreme
    extremity
    exuberance
    feeling
    ferment
    fever
    high
    intensity
    intensiveness
    paroxysm
    pickled
    raciness
    rage
    relish
    saline
    salty
    spirit
    stir
    thirst
    thrill
    vehemence
    vehemency
    verve
    vibrancy
    vitality
    vivacity
    zeal
    zest
    reading

فارسی به انگلیسی

شور بخش
thriller

شور بیماری
crisis

شور رشد تند و یکباره
flush

شور و اشتیاق
edge, sap

شور و حال
animal spirits

شور و شر
dramatics

شور و شر عشق
fervor

شور و شعف
enchantment, exultation, hilarity, intoxication, joyousness, verve

شور و شوق
craze, enthusiasm, zest, bang

شور و نشاط
life

شور و نشاط بخشیدن
jazz, vitalize

شور و هیجان
ecstasy, emotionalism, white heat

شور و هیجان داشتن
vibrate

مترادف ها

deliberation (اسم)
مشورت، تامل، اندیشه، خیال، غور، شور، بررسی، سنجش

emotion (اسم)
تلاطم، شور، هیجانی، هیجانات

excitement (اسم)
تحریک، هیجان، غلیان، شور، تهییج

frenzy (اسم)
اشفتن، هیجان، دیوانگی، شور، شوریدگی، دیوانگی انی

passion (اسم)
عشق، شور، هوای نفس، اشتیاق و علاقه شدید، هوی، احساسات تند و شدید، تعصب شدید، احساسات شدید، اغراض نفسانی

rapture (اسم)
ربایش، حیرت، جذبه، شور، خلسه، شعف و خلسه روحانی، حالت جذب و انجذاب، وجد روحانی، از خود بیخودی

sensation (اسم)
تاثیر، ظاهر، احساس، شور، حس

craze (اسم)
ترک، دیوانگی، شوق، شکاف، شور

phrensy (اسم)
دیوانگی، شور

briny (صفت)
شور، نمکین، مثل اب دریا

saline (صفت)
شور، نمکین، نمک دار

salty (صفت)
شور، نمکین، نمکی

پیشنهاد کاربران

در آشپزی ایرانی، به سبزیجاتی که در آب شور نگه داشته می شوند، شور یا شوری می گویند. هدف از اینکار تازه نگاه داشتن و طعم دار کردن سبزیجاتی مثل خیار، گل کلم، لوبیای سبز، کلم برگ و… است. برای طعم دار کردن شورها معمولاً از ترخون، سرکه و سیر استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

فصل تهیهٔ شور معمولاً اواخر پاییز است که سبزیجات تازه به فراوانی یافت می شود. به فرایند تهیهٔ شور در اصطلاح شور انداختن می گویند.
مواد اصلی نگهدارنده در شور محلول سرکه، نمک و آب است. سبزیجات مناسب برای شور شامل خیار قلمی، گل کلم، هویج، سیر و پیاز می باشند. ادویه مرسوم فلفل سیاه، سیر و سبزیجات معطر مانند ترخون، برگ مو یا برگ آلبالو است.
• خیارشور
• کلم شور
• شور مخلوط
• شور نخود فرنگی
• شور چغاله
• شور برگ انگور
• شور ذرت
• شور غوره
• شور زیتون
• شور گوجه سبز
• شور کلم قرمز
• شور گل کلم با آب لبو
• شور کلم بروکلی
• شور فلفل قرمز
• شور چنبر خیار

شورشور
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/شور_(خوراکی)
مشورت ، رایزنی، گفتگو
زبان شور ( şor ) یکی از زبان های ترکی تبار است که توسط ۲٬۸۰۰ نفر در منطقه ای به نام کوه شور، در استان کمروو در جنوب غرب سیبری در جمهوری روسیه صحبت می شود. اگر چه که جمعیت همهٔ شورها در این منطقه بالای
...
[مشاهده متن کامل]
۱۲٬۰۰۰ نفر است. در حال حاضر، همهٔ شورها به زبان شور سخن نمی گویند، زیرا که این زبان دچار کاهش گویشور از سال های ۱۹۳۰ تا ۱۹۹۰ شده است.

کردی جنوبی: سوّر sur
شور=تلخ
مخالف این دو کلمه=شیرین
#شور
به چم و معنی نمکین
ایران باستان : *solH. سُوَلا
پارسی میانه : sol سُول
پهلوی: SOR سور
پارسی نو : شور
این واژه از راه زیر وارد زبان انگلیسی شده است
...
[مشاهده متن کامل]

هند و ایرانی: *s�h₂ls. سِهلس
لاتین: sāl. سِل
آلمانی کهن: *saltą. سالتا
انگلسی: salt نمک
این واژه هنوز در پاره و برخی از گویش های کردی به نمک solin. سولین میگویند
برگرفته از نبیگ ( کتاب ) پهلوی رویه ی ( صفحه ) ۷۵ و ۲۰۳
@iranaryan

واژه ( شور ) در زبان پارسی به چمِ ( نمکین ) با واژگانِ ( سور/سورَگ ( سورَک ) ) در زبانِ پارسی میانه - پهلوی به چمِ ( نمکین/نمک ) از یک بُن و ریشه است. همچنین واژگان ( شور ) ، ( سور ) ، ( سورَک ) با واژه ( salt ) در زبانِ انگلیسی از یک ریشه می باشند که در میانِ آنها، دگرگونیِ آواییِ ( ر/ل ) رُخ داده است.
...
[مشاهده متن کامل]

چنانکه در رویه یِ 75 و 203 از نبیگِ ( فرهنگنامه کوچک پهلوی ) آمده است:

شورشور
شور
شور یک واژه پارسی سره است که از دو سو خوانده و معنی میدهد، یعنی خود را معنی میکند.
شور 🔄 روش
هر چه شور بخورد روش میشود.
همچنان!!
شور = شه، ور
شه = خوب
ور = در/دروازه
...
[مشاهده متن کامل]

فکر خود را به واژه نیکی بگیرید.
شور = دروازه خوبی.
کردار نیک. !!
روز شمار. !!
شور = به خوبی آغاز کردن، سنجیده پیش رفتن.
شور = نام و نشان.
شور به نیکی بخور تا نام نیک کمایی نمایی.
مرد نمیرد به مرگ، مرگ ازو نام جست
نام چون جاوید شد مردنش آسان کجاست
استاد خیل الله خلیلی
شور = دروازه خوبی
آرام باش وگر شور میخوری باید و باید سنجیده آغاز نمایی.
هیچ چیز پنهان نمی ماند.
شور 🔄 روش
رستاخیز
روز شمار
کردار ما Karma

شور ( Şor ) :در زبان ترکی یعنی پر نمک، نام نوعی پنیر
احساس
ذوق، شوق، وجد، هیجان، پرنمک، نمکسود، نمکین، ملیح | رایزنی، کنکاش، کنگاش، مشاوره
شور : شورش ، فتنه
آن شور بنشاندند: آتش آن فتنه را خاموش کردند.
"و خواست که شوری بزرگ بپای شود ، سواران سوی عامَّه تاختند و آن شور بنشاندند. "
تاریخ بیهقی، دکتر فیاض، ۱۳۸۴ ، ص ۲۳۴.
هیجان ، وجد
کاربرد در جمله :
عالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت / فتنه انگیز جهان نرگس جادوی تو بود
( حافظ ) 👨🏻‍🔬👨🏻‍🔬
ذوق
در زبان لری به شل و ول، ، شور
Shever می گویند
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس