به آدمی که نمیفهمد و حالیش نیست میگویند شوت. . .
شوت ابزاری است فلزی در ساختمان سازی که بتون سازان و بتون ریزان در مواقعی که به خوبی به محل و نقطه مورد نظر حمل بتون را به راحتی ندارند با ریختن بتون در این ابزار آنرا به راحتی به مقصد مورد نظر می رسانند و طول آن معمولا متفاوت است. . .
"شوت" در پارسی به چم گیج و منگ برابرست با "شیت" به همان چم در زبانهای باختری ایران مانند کردی و لری.
بسیاری از واژگان دارای آوای کشیده [او] در پارسی، در زبانهای باختری ایران دارای صدای [ای] هستند:
دور - دیر، بود - بید، خون - خین، شوت - شیت و. . .
شوت = پرتاب
شوت کردن = پرتاب کردن
شوت یه معنی ای هم که توی فارسی داره یعنی آدمی که پَرتِه. یعنی تو باغ نیست. گیجه و از ماجرا خبری نداره
مثلا دو ساعت داری واضح و دقیق با یارو سره یک موضوع حرف میزنی بعد ازش میپرسی نظرت راجع به این چیزی که گفتم چی بود ؟
... [مشاهده متن کامل]
یارو تازه میگه نفهمیدم چی شد. میشه یبار دیگه بگی
اون فرد که گیج میزنه یه فرد شوت هست
* در رابطه به معنی اول که پرتاب کردن هست باید بگم که این واژه از shoot که انگلیسی هست وارد فارسی شده
در گویش زبان بختیاری واژه ( Shut ) به معنای از مرحله پرت بودن کسی، کم عقل، دیرفهم، کم داشتن عقلی ، دیوانه خفیف.
پرتاب
ضربه،
به آدم بی خیال یا حواس پرت،
شلیک
در زبان لری بختیاری به معنی
دیوانه
Shot