شنگ گیاهی از سردهٔ شنگ ها و خانوادهٔ کاسنیان است. این گیاه در فاصلهٔ اردیبهشت تا تیرماه ظاهر می شود. شنگ در برخی نقاط ایران مصرف خوراکی دارد. در شیراز و اصفهان به شنگ آلاله شنگ و در خراسان ریش بز خالدار و در لرستان شِنگ نامیده می شود. به این گیاه همچنین اشلنگ؛ یمنیه، قندرون، سنسفیل، تسلسفیل، اسپلنج، اسفلنج و در آذربایجان یملیک هم می گویند. عربی نوع چمنی این گیاه که برگ های آن باریک تر از شنگ است، لحیه التیس و زنب الخیل است، ولی در عراق و شامات به آن اذناب الخیل می گویند. ... [مشاهده متن کامل]
در مناطقی از ایران از برگ های شنگ در سالاد استفاده می کنند و آن را مانند کاهو و کاسنی با سرکه و بدون آن می خورند. کرمانشاهی ها و آذربایجانی ها آن را با استفاده از کمی نمک به صورت خام می خورند. این گیاه را در کاشان با سرکه و نمک می خورند. در استان کرمانشاه مردم شنگ و گیاهان بهاری دیگر مانند پاغازه را همراه با سرکه یا سکنجبین می خورند. شنگ همچنین در طب سنتی مورد استفاده است. شنگ به طور خودرو در اوایل بهار می روید و در زمرهٔ گیاهان بهاری به شمار می آید. مناطق کوهستانی استان های اردبیل، قزوین، زنجان، کرمانشاه، ایلام، لرستان، کردستان، همدان و چهارمحال و بختیاری، شهرستان خلخال و اکثر مناطق کوهستانی آذربایجان از مناطقی هستند که شنگ در آن ها در اوایل بهار می روید. شنگ همچنین در چمنزارهای کوهستان سبلان و شمال ایران و دامنهٔ البرز، می روید. در اروپا به علت زیبایی گل این گیاه، شنگ پرورش می دهند. گیاه شناسان قدیم نوع حقیقی شنگ را نر و نوع چمنی را ماده می دانستند. چنانچه گیاه شنک چمنی را قطع کنید، از آن یک ماده کائوچوئی ترشح می شود، که به آن قطران می گویند. این ماده در برابر هوا سفت می شود و ایرانیان آن را مانند سقز می جوند و چنانچه کمی حرارت به آن بدهید، به صورت کش در می آید و با آن لاستیک را می توان ساخت، ولی چون مقدار آن کم است، ساختن لاستیک با آن مقرون به صرفه نیست.
در زبان کوردی کلمەی شەنگ یا شنگ با فتحە بر روی حرف شین بە معنای رعنا , ظریف , خوش اندام و خوش قدوبالا است و همین کلمه با کسره زیر حرف شین معنای گیاهی خودرو هست که تو توضیحات هم موجوده ( البته در گویش کلهری و بقیه گویشهای زبان کوردی رو اطلاعی ندارم که این گیاه با همین تلفظ و شکله یا خیر ) ... [مشاهده متن کامل]
با سپاس
در جنوب کرمان، به باریکه بریده شده از پارچه شِنگ ( با کسر شین ) گفته میشود. یک شِنگِ پارچه بده: باریکه بریده شده ای از پارچه بده. اصطلاح شِنگ شِنگ هم وجود دارد به معنی پاره پاره. به باریکه دراز زمین بایر یا زمین کشاورزی هم شِنگ گفته می شود. مثلاً کسی میخواهد زمینی بخرد اما به دلیل اینکه یک باریکه دراز است یا اصطلاحاً فقط یک شِنگ است از خرید آن منصرف میشود. ... [مشاهده متن کامل]
شِینگ ( با کسر شین و سکون یا و نون ) : اصطلاحی قدیمی در جنوب کرمان به معنای لباس. یکی از آهنگهای فولکلور قدیمی در جنوب کرمان شِینَک بلال است به معنای پیرهنِ بلال.
" شنگ بازی" کنایه از : " شوخی زیاد "
از واژگان پهلوی به معنی سوغاتی آرمغانی که برای عروس می آورند . بسته و بقجه های هدیه ایی که از مسافرت آوره می شوند . در زبان آذری هنوز رایج است. شنگی آچدیلار. :بسته ی سوقاتی ها را باز کردند
پرستاران
شنگsheng در گویش شهر بابکی به معنی خیار چمبر است ، شنگ بالنگ میگن ، که منظور خیار چمبر وخیار سبز است ، در این گویش خیار نام کلی است که شامل خیار شنگ ، خیار بالنگ ، وخیار خربزه است ، ولی معمولا کلمه خیار به جای کلمه خربزه بکار می رود
/شِنگ/در گویش شهرستان بهاباد به خیار چنبر گفته می شود.
باکسر شین دربلوچی به معنی پخش می باشد
شنگ با کسره «ش»؛ در زبان مازنی ( تاپوری ) به سگ آبی گفته می شود که در رودخانه ها لانه ای شبیه به شیل می سازد.