شناگر، شناکننده
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
آب آشنا؛ عارف بکار آب بازی :
کسی کاندر آب است و آب آشناست
از او گرچه آتش بترسد رواست.
ابوشکور.
کسی کاندر آب است و آب آشناست
از او گرچه آتش بترسد رواست.
ابوشکور.
سومی یعنی پسر نه شناگر
شناور. شنوگر. آب ورز. سباح. آب باز. شناکننده. غواص
آب ورز