شمول

/Somul/

    coverage
    generalities
    inclusion
    liability
    comprisal
    applicability
    scope

مترادف ها

inclusion (اسم)
دخول، گنجایش، شمول، در برداری

liability (اسم)
مسئولیت، دین، استعداد، فرض، شمول، بدهی، بدهکاری

coverage (اسم)
پوشش، شمول

پیشنهاد کاربران

شمول. [ ش َ ] ( ع اِ ) نامی است می را. ( مهذب الاسماء ) . می سرد. ( ناظم الاطباء ) . می ، بدان جهت که درمی گیرد مردم را به بوی یا آنکه بلا و شدت دارد، مانند: بلا و شدت باد شمال یا می سرد باد شمال وزیده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . خمر. ( تحفه حکیم مؤمن ) : هر یک از وصف شراب شمول لول. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 448 ) . || لغتی است در شَمال ( شِمال ) که بادی است. ( منتهی الارب ) . باد شمال. ( ناظم الاطباء ) . بادی که از طرف قطب می وزد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) .
...
[مشاهده متن کامل]

شمول. [ ش ُ ] ( ع اِمص ) شراکت. ( ناظم الاطباء ) .
منبع. لغت نامه دهخدا

سلیم
شمول: فر ا گیر
دربرگیرندگی
پارتی بازی
شامل شدن