شمارنده

/SomArande/

    who counts
    (one) who counts

مترادف ها

counter (اسم)
ژتون، ژتن، شمارنده، پیشخوان، باجه، بساط، ضربت متقابل

computer (اسم)
کامپیوتر، رایانه، شمارنده، ماشین حساب، ماشین حساب الکترونی

numerator (اسم)
شمارنده، صورت کسر، برخه شمار، شمارشگر

پیشنهاد کاربران

شمارنده : از ریشه ی شماردن به معنی سخن سرد و درشت گفتن و دشنام دادن نیز بکار برده می شود .
امروزه هم شمردن به کنایه به معنی دشنام کار برد دارد.
"رفتم هر چه دهنم اومد برایش شمردم"
در بیت زیر شمردن به معنی دشنام آمده است.
...
[مشاهده متن کامل]

برفتند هر یک سویِ تخت ِخویش
ژَکان و شمارنده ی بختِ خویش
معنی: هرکدام ( از دختران زیبا روی ) به سوی تختشان رفتند و ( از اینکه پسندیده و گزیده ی سیاوش نیفتاده اند ) به خشم و آهسته سخن می گفتند و می لُندیدند و بخت ناساز خویش را دشنام می دادند.
نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۲۳۵.

بپرس