شمارش

/SomAreS/

    account
    enumeration
    figures
    reckoning
    (act of)counting

فارسی به انگلیسی

شمارش اراء
poll

شمارش گلبولی
blood count

شمارش مجدد
recount

شمارش مردم
head count

شمارش معکوس
countdown

شمارش ناپذیر
innumerable

شمارش کردن
figure, reckon

مترادف ها

tally (اسم)
حساب، نشان، نظیر، برچسب، تطبیق کردن، قرین، شمارش، علامت، اتیکت، چوب خط، شمارشگر، جای چوب خط

tab (اسم)
حساب، صورت حساب، باریکه، برگ، هزینه، شمارش، جدول بندی

computation (اسم)
محاسبه، محاسبات، شمارش، نتیجه شمارش

enumeration (اسم)
سرشماری، شمارش، یکایک شماری

numeration (اسم)
شمارش، احتساب

پیشنهاد کاربران

مر
احتساب، حساب، محاسبه، عد، شمردن، آمار
شمارش روال تخصیص یک به یک شماره به هر یک از اعضای یک مجموعه برای پی بردن به اندازهٔ مجموعه است.
شمارش واندازه گیری از مهم ترین روال های ریاضیات هستند.

بپرس