شلوغی

/Soluqi/

    clutter
    commotion
    cram
    throng

مترادف ها

jumble (اسم)
شلوغی، کیک کوچک شبیه حلقه، درهم امیختگی

chaos (اسم)
اشفتگی، هرج و مرج، شلوغی، بی نظمی کامل

babel (اسم)
هرج و مرج، اغتشاش، سخن پر قیل و قال، شلوغی، بنای شگرف، طرح خیالی

crowd (اسم)
اجتماع، گروه، جمعیت، شلوغی، ازدحام، جماعت، انبوه مردم

bustle (اسم)
جنبش، تقلا، کوشش، شلوغی، تکاپو، تلاش، های و هوی

blatancy (اسم)
شلوغی، رسوایی، سر و صدا

to-do (اسم)
هیاهو، شلوغی، ازدحام

پیشنهاد کاربران

ازدحام . . هیاهو . . قلقله. .
شلوغی در زبان آذری " باساباس "
ازدحام

بپرس