شلنگ

/Selang/

    stride
    flexible hose
    stalk

فارسی به انگلیسی

شلنگ انداختن
leg, stalk, stride

شلنگ انداز
with rapid (or giant) strides, by leaps and bounds

شلنگ اندازان حرکت کردن
flip, flirt

شلنگ اندازی
stalk

شلنگ برداشتن
stride

شلنگ تخته انداختن
frolic, lope, paddle

شلنگ تخته اندازی
lope

شلنگ زدن یا شلنگ برداشتن
to stride

مترادف ها

hose (اسم)
شلنگ، جوراب، لوله اب اتش نشانی

پیشنهاد کاربران

شلنگ:شل انگ. با هم ببینیم چقدر زبان پارسی شیرین و با حساب و کتاب است:اگر ما یک شلنگ را در دست بگیریم به دلیل شل بودن به سمت پایین خم می شود و خلاصه شل است. پس انگ شلی دارد. پس چه زیباست:کلمه شلنگ. حالا
...
[مشاهده متن کامل]
برای تلفظ اسان تر عیبی ندارد روی ش به جای ضمه از کسره استفاده کنیم. من برای رساندن صدای حروف واژه ای غیر از ضمه یا کسره پیدا نکردم. منظور تحقیر زبان عربی نبود، بلکه زبان عربی زبان شریفیست و. . . ( حامد )

شلنگ از شِل یا شُل لَنگ ( لانگ ) آمده و به چم دراز شل می باشد
واژه لینگ یا پا هم به دلیل دراز بودن به لینگ نامیده شده
شلنگ = دازه شل شده
گام بلند ، قدم گشاده
water hose
شلنگ دستشویی
water hose
واژه شلنگ
معادل ابجد 400
تعداد حروف 4
تلفظ šelang
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [مٲخوذ از آلمانی]
مختصات ( شَ لَ ) ( اِ. )
آواشناسی Selang
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
شلنگ در فرهنگ نامه دهخدا، به معنای �گامِ فراخ�، اما شیلنگ که برگرفته از نام آلمانیِ این وسیله است، به لوله لاستیکی یا پلاستیکی برای آب پاشی یا جابه جا کردن مایعات از ظرفی به ظرف دیگر گفته می� شود.
هر چند که در محاوره از هر دوی این لغات برای معنای دوم استفاده می شود اما درست تر آن است که بگوییم: شیلنگ
...
[مشاهده متن کامل]

شلنگ و شنگینه خرطوم پیل است و لوله اب را به همین روی شلنگ خواندند
شِلِنگ، در گویش شهرستان بهاباد به معنای شیلَنگ یا شِلَنگ همان لوله ی توخالی و انعطاف پذیر است که برای انتقال مایعات بکار گرفته می شود.
Hose
تلفظ :
هُز
Howz
شلنگ. ( ا. روسی ) . ( به خط روسی: шланг به خط لاتین: shlang ) به معنای لوله Гибкая труба для отвода, всасывания и т. п. жидкостей и газов. Пожарный ш.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس