شقی: در فرهنگ ابجدی و نیز عربی - فارسی لاروس، به معنی گمراه است؛ در قرآن نیز به همین معنی است: فَأَمَّا الَّذینَ شَقُوا فَفِی النَّار ( آنان که گمراه شدند در آتشند ) ( هود/106 )
شیخ بهایی و شاعران پیش از وی نیز در همین معنی به کار برده است:
... [مشاهده متن کامل]
علم نبود غیر علم عاشقی
مابقی تلبیس ابلیس شقی
مولوی:
گر بدانی که شقی ای یا سعید
آن بود بهتر ز هر فکر عتید.
ولی در پارسی به معنی سنگدل به کار رفته و شقاوت را هم از آن ساخته اند؛ در حالی که شقاوت در فرهنگ های قدیم عربی ( العین، لسان العرب، مجمع البحرین، مفردات، التحقیق ) و فرهنگ جدید عربی - فارسی لاروس نیست.
همتای پارسی شقی، اینهاست:
سنگدل ( دری )
ایستف istaf ( مانوی: istaft )
شیخ بهایی و شاعران پیش از وی نیز در همین معنی به کار برده است:
... [مشاهده متن کامل]
علم نبود غیر علم عاشقی
مابقی تلبیس ابلیس شقی
مولوی:
گر بدانی که شقی ای یا سعید
آن بود بهتر ز هر فکر عتید.
ولی در پارسی به معنی سنگدل به کار رفته و شقاوت را هم از آن ساخته اند؛ در حالی که شقاوت در فرهنگ های قدیم عربی ( العین، لسان العرب، مجمع البحرین، مفردات، التحقیق ) و فرهنگ جدید عربی - فارسی لاروس نیست.
همتای پارسی شقی، اینهاست:
سنگدل ( دری )
ایستف istaf ( مانوی: istaft )
شَقَیَ: به حماقت در تجارت که مساوی از دست دادن سرمایه و ورشکستگی باشد گویند. شَقی فرد سنگدلی است که قلبش در ظلمت است و نمی تواند از خداوند بهره دنیا و آخرت برد و فانی را برای باقی رها کند. مثال کسی که
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
از سنت صدق الهی در بخشش یک گندم با هفتاد گندم معامله نمی کند تا با تلاش کم سود زیادی بردارد شَقیّ و بدبخت است. مشقّت: مصایب و مشکلاتی است که انسان به دست خود با نافرمانی خدا برای خود حاصل می کند.
دلسوزی نکردن برای کسی ، ترحم و مهربانی نکردن نسبت به کسی
کیمیای زهر و مار است آن شقی
بر خلاف کیمیای متقی
مولانا
بر خلاف کیمیای متقی
مولانا
شقی از ماده شقاوت می باشد و شقاوت به معنی فراهم بودن اسباب گرفتاری و مجازات و بلاست و شقی به کسی گفته می شود که همه ی اسباب گرفتاری و مجازات و بلا برای او فراهم باشد .