شقاوت

/SaqAvat/

    villainy
    adversity

پیشنهاد کاربران

مترادف شقاوت: بداقبالی، بدبختی، بیرحمی، شوربختی، قساوت، نکبت، نگون بختی
متضاد شقاوت: سعادت
برابر پارسی: ستمگری، سنگدلی، دژخویی
شقاوت = سختی و مشقت = سخت دلی و در هر دو ش ق مشترک است ولی چرا از یک ریشه گرفته نشدند!
دلسوزی نکردن برای کسی، ترحم و مهربانی نکردن نسبت به کسی
تیره بختی، سیه روزی. گاه به اشتباه این واژه را با "قساوت" به معنی سنگدلی و بی رحمی یکی می پندارند.
شقاوت از ماده شقاق بمعنی مخالفت آگاهانه توام با عداوت و دشمنی است .
بخت برگشته
بدبختی. خواری. همیشه آبادسازی همه بهتره
بدبختی - بیچارگی
کینه توزی
سنگدلی ، بی رحمی ، قساوت

بپرس