واژه شفق
معادل ابجد 480
تعداد حروف 3
تلفظ šafaq
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی]
مختصات ( شَ فَ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی Safaq
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
... [مشاهده متن کامل]
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
فرهنگ واژگان مخفف
سلام. به همه دوستان من جزو 804نفری هستم که اسمم شفق هست. این اسم عربیه ودر سوره انشقاق خداوند به زمان سرخی غروب قسمی بزرگ میخوره ( ( هذا اقسم باالشفق ) ) وشفق دقیقا به معنای سرخی اسمان به هنگام غروب افتاب و متضاد آن فلق رنگ صورتی رنگ اسمان قبل طلوع افتاب میباشد
شفق و فلق دو کلمه عربی هستند که وارد زبانهای ایرانی شدن و مردم زاگرس یعنی لک ، کورد و لر به اشتباه به صبح فلق صبح شفق یا شوکی شفق میگن، در قرآن سوره فلق هم هست، قل اعوذ برب الفلق :بگو پناه میبرم به خدای روشن کننده صبح
چادر ترسا. [ دَ / دُ رِ ت َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) وطا و جامه ای باشد زرد و کبود و درهم بافته . ( برهان ) . صاحب آنندراج نویسد: �ملاسروری گوید چادر ترسا، وِطای زرد و کبود� :
از پشت کوه چادر احرام برکشد
... [مشاهده متن کامل]
بر کتف ابر چادر ترسا برافکند.
خاقانی .
|| کنایه ازشفق و روشنایی آفتاب . ( برهان ) . کنایه از سپیدی صبح و شفق آفتاب . ( آنندراج ) :
صبح که رهبان این کبود کلیسا
بر سر گیتی کشید چادر ترسا.
وصال ( از آنندراج ) .
شفق عربی هست که در فارسی و ترکی هم وارد شده
در ترکی به شفق ، شافاق میگن
البته در فارسی استفاده چندانی نداره خیلیها اصلا نمیدونن معنیش چی میشه و به وصیله دین اسلام وارد کشورهای مسلمون شده از زمان ورود اعراب
شاید از شبک فارسی معرب شده باشه
شفق به معنی روشنی آمیخته با تاریکی است .
برام جالب و البته با عرض معذرت خنده دار بود وقتی دیدم دوستمون اوزرا نوشته اند شفق و افق تورکی هست، در صورتی که شفق و افق هر دو عربیه هر چند در فارسی و ترکی هم کاربرد دارد.
تیغ سحر
جای مترادف ومتضاد را عوضی نوشتی . باعرض معذرت
در گفتار لری :
شَوَق یا شَبَق می گویند.
شَوَق باز شده = روز شده و سپیده دم صبح شده، نخستین روشنایی صبح، اولین پگاه آمدن
شفق به معنای سرخی آفتاب هنگام غروب نمیتونه با فلق به معنای سرخی آسمان هنگام طلوع مترادفت کنه، لطفا اصلاح کنین
در زبان لری کهن شفق را شبَق گویند به معنی اولین روشنایی هنگام صبح
سرخی هنگام غروب آفتاب
متضاد: فلق ( سرخی هنگام غروب آفتاب )
نوری که بعد از مرگ فرشته ای در آسمان ایجاد شد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)