شطرنج

/Satranj/

    chess

فارسی به انگلیسی

شطرنج باز
chess-player

شطرنج باز ماهر
grandmaster

مترادف ها

chess (اسم)
شطرنج، مهرهء بازی

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا
قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

شطرنجشطرنجشطرنجشطرنج
منابع• https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515
نباید حرف ج را در کلمه ی شطرنج به گ تغییر داد. زیرا فردوسی آنرا با رنج نیز قافیه گرفته ست:
ز شطرنج و از باژ و از رنج اوی
بگفت آنچه آمد ز شطرنج اوی
�شطرنج
معادل ابجد 562
تعداد حروف 5
تلفظ šatranj
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [معرب. مٲخوذ از پهلوی: čatrang] ‹شترنگ› ( ورزش )
مختصات ( شَ رَ ) [ معر. ] ( اِ. )
آواشناسی Satranj
صفحه ۶۹۴
شطرنج
منبع. عکس کتاب فرهنگ عمید یافرهنگ فارسی
شطرنجشطرنجشطرنج
شطرنج معرب واژه فارسی �چترنگ� بوده که برگرفته از واژه �چاتورنگا� در زبان سانسکریت می باشد که از دو بخش �چاتور� به معنای چهار و �انگام� به معنای دسته ساخته شده است .
واژه شطرنج
معادل ابجد 562
تعداد حروف 5
تلفظ šatranj
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [معرب. مٲخوذ از پهلوی: čatrang] ‹شترنگ› ( ورزش )
مختصات ( شَ رَ ) [ معر. ] ( اِ. )
آواشناسی Satranj
...
[مشاهده متن کامل]

الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار

در کتابی خواندم:
این بازی پس از ساخته شدن، به نام ارتشی از هند نام گذاری شده.
نام آن ارتش "شوترنگا" بوده و پس از اینکه این بازی به ایران آمده، نام "شترنگ" را به خود گرفته.
پس از یورش عربها، این واژه عربی شده و "شطرنج" نام گرفته.
واژه شترنگ ٫ شطرنج ، در فارسی میانه چترنگ گرفته شده از کاتورنگ caturanga در سانسکریت ( کاتور catur 4 ) یا چهار رنگ ( شاه - وزیر - فیل - اسب - سرباز میباشد ) .
چترنگ
هندی: چتورنگا
پارسی: چترنگ
تازی ( اربی، عربی ) : الشطرنج
Chess یعنی شطرنج
شطرنج هوراات
شطرنج بهترین سرگرمی و ورزش مغز است . همه ی ورزش ها بدن را مقاوم میکنند ولی شطرنج تنها ورزشی است که مغز را مقاوم میکند .
Chess
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)