شستشو

/SostoSu/

    washing
    bathing
    lotion
    irrigation
    scrub
    wash

فارسی به انگلیسی

شستشو دادن
douche, rinse, wash, to wash, to bathe

شستشو دادن زخم
bathe

شستشو نشده
unwashed

شستشو کردن
irrigate, lave, rinse, to bathe, to wash oneself, to irrigate

شستشو کننده
washer

مترادف ها

ablution (اسم)
شستشو، غسل، ابدست

wash (اسم)
شستشو، غسل، رخت شویی

rinse (اسم)
شستشو

laundering (اسم)
شستشو

washout (اسم)
شستشو، شکست

bathing (اسم)
شستشو

souse (اسم)
شستشو، ترشی، اب نمک، اهار فروبری

purification (اسم)
شستشو، تخلیص، تصفیه، تطهیر، پالایش، خالص سازی

embrocation (اسم)
شستشو، روغن مالی، تدهین

bath (اسم)
شستشو، وان، استحمام، گرمابه، حمام فرنگی

elution (اسم)
شستشو، پاکیزه سازی

lavation (اسم)
شستشو

lotion (اسم)
شستشو، شویه

پیشنهاد کاربران

بپرس