lawgiver
فارسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
باز و بست دیدگاهی روند.
شریعت از واژه shariage گرفته شده به معنی قوانینی که بین عده ای از مردم مشترک است
شریعت :
شریعت به معنی راهی است که برای رسیدن به آب در کنار نهرهائی که سطح آب از ساحل نهر پائین تر است احداث می کنند ، سپس به هر راهی که انسان را به مقصد و مقصودش می رساند اطلاق شده است ، بکار گرفتن این تعبیر در مورد آئین حق به خاطر آن است که انسان را به سرچشمه وحی و رضایت الهی و سعادت جاویدان که همچون آب حیات است می رساند ، این واژه یکبار در قرآن بکار رفته و تنها در مورد اسلام است .
... [مشاهده متن کامل]
( ثم جعلناک علی شریعة من الامر ) . الجاثیة ( 18 )
سپس ما تو را بر شریعت و مسیری به سوی آئین حق قرار دادیم.
( تفسیر نمونه ج : 21 ص : 254 )
شریعت به معنی راهی است که برای رسیدن به آب در کنار نهرهائی که سطح آب از ساحل نهر پائین تر است احداث می کنند ، سپس به هر راهی که انسان را به مقصد و مقصودش می رساند اطلاق شده است ، بکار گرفتن این تعبیر در مورد آئین حق به خاطر آن است که انسان را به سرچشمه وحی و رضایت الهی و سعادت جاویدان که همچون آب حیات است می رساند ، این واژه یکبار در قرآن بکار رفته و تنها در مورد اسلام است .
... [مشاهده متن کامل]
( ثم جعلناک علی شریعة من الامر ) . الجاثیة ( 18 )
سپس ما تو را بر شریعت و مسیری به سوی آئین حق قرار دادیم.
( تفسیر نمونه ج : 21 ص : 254 )
سلیم
شریعت: مراد همان نما و رویه بدنه آیین می باشد در برابر باطن یعنی درون آیین.
شریعت: مراد همان نما و رویه بدنه آیین می باشد در برابر باطن یعنی درون آیین.
سلیم
شریعت: آیین، کیش مانند قوانین شریعت اسلامی یعنی روشهای آیین اسلامی
شریعت: آیین، کیش مانند قوانین شریعت اسلامی یعنی روشهای آیین اسلامی
🇮🇷 همتای پارسی: کیشی 🇮🇷
واژه sharieat با تلفظ اصلی و ریشه ای به شکل : شاری ات ( به صورت پیوسته: شاریات ) به معنای رسم و روش زندگی مردم شهری در مقایسه با زندگی مردم روستایی . پیشوند شاری به زبان کردی معادل شهری به زبان فارسی می باشد و پسوند ات نشانه جمع ست.
... [مشاهده متن کامل]
نتیجه کلی : شریعت راستین و حقیقی و واقعی خداوند متعال هرگز آئین و دین و مذهب و ایدئولوژی و فرقه و حلقه نبوده و نمی باشد بلکه علم و در راس آن علوم طبیعی و تجربی و ریاضی هم محض و هم کاربردی بهمراه فن آوری های مفید صنعتی و خلاقیت های مدرن هنری و احیانا صنعت دانش بنیاد و نه تکنولوژی عظیم و سنگین کلامی و شفاهی و کتبی وحی و آیت و روایت و حدیث بنیاد.
آئین یکتاپرستی هم هیچ چیز دیگری نبوده و نمی باشد غیر از فرزند راستین و وارث بر حق و ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آئین های بت پرستی.
در همین زمینه و رابطه، سوال من خدمت جامعه موئمنین این است که آیا در طی احداث هرکدام از این همه معابد یا عبادت گاه های ریز و درشت که در طول تاریخ تاکنون روی کره زمین ساخته شده اند، انگشتان مبارک یک شیخ یا رهبر یا پیشوا یا مرجع تقلید آئینی و دینی و یک فرمانروا و حکمران خاکی و زخمی شده اند؟ آیا جمیع این معابد در اصل و ریشه خدائی اند یا اهریمنی و ابلیسی و یا شیطانی ؟ البته نه اینکه یک موجود خیالی - اوهامی - ابهامی - خرافی - آئینی و دینی تحت نام های ابلیس یا شیطان و یا اهریمن در خارج سر و دل بشر آئینی و دینی در سطوح بالای رهبریت و پیشوائی و مرجعیت تقلید وجود و مصداق بیرونی داشته باشد بلکه هوا و هوس های نام آوری و شهرت طلبی متاثر از پرتو های وسوسه گر نور ظلمانی آتش سوزان شهوت غریزه طبیعی نام آوری و شهرت طلبی درست بسان بنیان گذاران آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی در سطوح زندگی های ابتدایی ایلیاتی و طایفه ای و قبیله ای و قومی و بین اقوام در شرائط تاریخی و اعصار مختلف باستان و نه به تبعیت و پیروی از امر و کلام خداوند متعال .
هیچ حقیقتی در ذهن و سر و دل و قوای ادراکی فهم و عقل انسان هرگز نمی تواند به واقعیت نزدیک تر باشد تا حقیقتِ واقعیت بخود. آیه قرآنی به شکل هوالظاهر و الباطن در اصل و ریشه به این معنا بوده و می باشد که غیر از هو یا خدا هیچ چیز دیگری نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد و آنهم نه به این معنای منفی که گویا کلیه موجودات غیر زنده و زنده نباتی و حیوانی و انسانی و منظومه های ستاره ای و مجموعه های کهکشانی نیستی های هستی نما یا ظل و سایه یا ماسوی و یا غیر از خدا باشند بلکه اجزای لاینفک و جدایی ناپذیر وی. به بیانی دیگر آفریدگار کائنات از یک طرف و کائنات از طرف دیگر دو چیز مختلف و جدا از هم نمی باشند بلکه یک موجود احد و واحد و یگانه و بیکران و بینهایت. کلمه توحید هم به این معنا بوده است و نه به معنای زیر : غیر از خدا خدای دیگری وجود ندارد. اما آیه دیگر قرآنی به شکل : هو الاول و الآخر ناقص و ناکامل می باشد، زیرا در این عبارت یا جمله بخش الوسط از قلم افتاده است، لذا فرم یا شکل و یا صورت صحیح و حقیقی این آیه به شکل زیر می باشد : هو الاول و الوسط و الآخر . به این معنا که خداوند متعال نه فقط اول و آخر همه چیز و همه کس بلکه وسط و پیوند اول و آخر آنها هم می باشد.
آیه محوری و اصلی و مرکزی قرآن یعنی آیه توحید و شهادت به شکل : . . . . لا اله الا الله. . . . به معنای خدای دیگری غیر از خدا وجود ندارد، نبوده و نمی باشد بلکه معنای آن در اصل و ریشه یعنی از دیدگاه خود پیامبر اسلام به شکل زیر بوده است :
. . . . نه اله بلکه الله. . .
منظور پیامبر اسلام از بیان این آیه این بوده است که مسلمانان بطور واحد برای نامگذاری خالق سماوات سبع و الارض و یا ربالعالمین دیگر از واژه آرامی اله ( به زبان مریم و یوسف و ایسا و آبا و اجداد آنان ) استفاده نکنند بلکه از کلمه عربی الله تا به تدریج عام و جهانی شود. امروز بخوبی می دانیم که کلمه عربی الله از پیوند و ترکیب حرف تعریف و تعَیُن اَل در زبان عربی و کلمه اله در زبان آرامی ساخته شده است.
آئین و دین و یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی چیز دیگری نبوده و نمی باشند غیر از اختراع های عقلانی در جهت زنده نگاه داشتن نام و نشان و اثر خویش در ذهن و زبان و خط انسان بخصوص پیروان و در حافظه یا خاطره تاریخ از طریق چسباندن یا آویزان کردن نام و محصولات حسی و فکری و خیالی و توهمی خویشِ انسانی به نام و حکمت و امر و کلام و کار و هنر خداوند متعال.
لذا حق و شریعت و طریقت خداوند متعال حقیقت مطلق و علم بیکران و راه واحد و یگانه خود وی می باشند و نه اوهامات و ابهامات و خرافات انبوه تحت عنواین آیات به اصطلاح وحیانی و روایات و احادیث و شریعت ها یا شاریات ساختگی و اختراعی و گمراهه روی های بعضی از بشر تحت عنوان طریقت.
آفریدگار کائنات نیافریده ست مرا بهر طاعت و بندگی و یا الا یعبدون / بلکه تا کند مرا به معرفت کامل ابعاد فراوان و بیکران خویش رهنمون/.
... [مشاهده متن کامل]
نتیجه کلی : شریعت راستین و حقیقی و واقعی خداوند متعال هرگز آئین و دین و مذهب و ایدئولوژی و فرقه و حلقه نبوده و نمی باشد بلکه علم و در راس آن علوم طبیعی و تجربی و ریاضی هم محض و هم کاربردی بهمراه فن آوری های مفید صنعتی و خلاقیت های مدرن هنری و احیانا صنعت دانش بنیاد و نه تکنولوژی عظیم و سنگین کلامی و شفاهی و کتبی وحی و آیت و روایت و حدیث بنیاد.
آئین یکتاپرستی هم هیچ چیز دیگری نبوده و نمی باشد غیر از فرزند راستین و وارث بر حق و ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آئین های بت پرستی.
در همین زمینه و رابطه، سوال من خدمت جامعه موئمنین این است که آیا در طی احداث هرکدام از این همه معابد یا عبادت گاه های ریز و درشت که در طول تاریخ تاکنون روی کره زمین ساخته شده اند، انگشتان مبارک یک شیخ یا رهبر یا پیشوا یا مرجع تقلید آئینی و دینی و یک فرمانروا و حکمران خاکی و زخمی شده اند؟ آیا جمیع این معابد در اصل و ریشه خدائی اند یا اهریمنی و ابلیسی و یا شیطانی ؟ البته نه اینکه یک موجود خیالی - اوهامی - ابهامی - خرافی - آئینی و دینی تحت نام های ابلیس یا شیطان و یا اهریمن در خارج سر و دل بشر آئینی و دینی در سطوح بالای رهبریت و پیشوائی و مرجعیت تقلید وجود و مصداق بیرونی داشته باشد بلکه هوا و هوس های نام آوری و شهرت طلبی متاثر از پرتو های وسوسه گر نور ظلمانی آتش سوزان شهوت غریزه طبیعی نام آوری و شهرت طلبی درست بسان بنیان گذاران آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی در سطوح زندگی های ابتدایی ایلیاتی و طایفه ای و قبیله ای و قومی و بین اقوام در شرائط تاریخی و اعصار مختلف باستان و نه به تبعیت و پیروی از امر و کلام خداوند متعال .
هیچ حقیقتی در ذهن و سر و دل و قوای ادراکی فهم و عقل انسان هرگز نمی تواند به واقعیت نزدیک تر باشد تا حقیقتِ واقعیت بخود. آیه قرآنی به شکل هوالظاهر و الباطن در اصل و ریشه به این معنا بوده و می باشد که غیر از هو یا خدا هیچ چیز دیگری نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد و آنهم نه به این معنای منفی که گویا کلیه موجودات غیر زنده و زنده نباتی و حیوانی و انسانی و منظومه های ستاره ای و مجموعه های کهکشانی نیستی های هستی نما یا ظل و سایه یا ماسوی و یا غیر از خدا باشند بلکه اجزای لاینفک و جدایی ناپذیر وی. به بیانی دیگر آفریدگار کائنات از یک طرف و کائنات از طرف دیگر دو چیز مختلف و جدا از هم نمی باشند بلکه یک موجود احد و واحد و یگانه و بیکران و بینهایت. کلمه توحید هم به این معنا بوده است و نه به معنای زیر : غیر از خدا خدای دیگری وجود ندارد. اما آیه دیگر قرآنی به شکل : هو الاول و الآخر ناقص و ناکامل می باشد، زیرا در این عبارت یا جمله بخش الوسط از قلم افتاده است، لذا فرم یا شکل و یا صورت صحیح و حقیقی این آیه به شکل زیر می باشد : هو الاول و الوسط و الآخر . به این معنا که خداوند متعال نه فقط اول و آخر همه چیز و همه کس بلکه وسط و پیوند اول و آخر آنها هم می باشد.
آیه محوری و اصلی و مرکزی قرآن یعنی آیه توحید و شهادت به شکل : . . . . لا اله الا الله. . . . به معنای خدای دیگری غیر از خدا وجود ندارد، نبوده و نمی باشد بلکه معنای آن در اصل و ریشه یعنی از دیدگاه خود پیامبر اسلام به شکل زیر بوده است :
. . . . نه اله بلکه الله. . .
منظور پیامبر اسلام از بیان این آیه این بوده است که مسلمانان بطور واحد برای نامگذاری خالق سماوات سبع و الارض و یا ربالعالمین دیگر از واژه آرامی اله ( به زبان مریم و یوسف و ایسا و آبا و اجداد آنان ) استفاده نکنند بلکه از کلمه عربی الله تا به تدریج عام و جهانی شود. امروز بخوبی می دانیم که کلمه عربی الله از پیوند و ترکیب حرف تعریف و تعَیُن اَل در زبان عربی و کلمه اله در زبان آرامی ساخته شده است.
آئین و دین و یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی چیز دیگری نبوده و نمی باشند غیر از اختراع های عقلانی در جهت زنده نگاه داشتن نام و نشان و اثر خویش در ذهن و زبان و خط انسان بخصوص پیروان و در حافظه یا خاطره تاریخ از طریق چسباندن یا آویزان کردن نام و محصولات حسی و فکری و خیالی و توهمی خویشِ انسانی به نام و حکمت و امر و کلام و کار و هنر خداوند متعال.
لذا حق و شریعت و طریقت خداوند متعال حقیقت مطلق و علم بیکران و راه واحد و یگانه خود وی می باشند و نه اوهامات و ابهامات و خرافات انبوه تحت عنواین آیات به اصطلاح وحیانی و روایات و احادیث و شریعت ها یا شاریات ساختگی و اختراعی و گمراهه روی های بعضی از بشر تحت عنوان طریقت.
آفریدگار کائنات نیافریده ست مرا بهر طاعت و بندگی و یا الا یعبدون / بلکه تا کند مرا به معرفت کامل ابعاد فراوان و بیکران خویش رهنمون/.
دین راه
در کتاب درسی یازدهم نوشته:
شریعت: شرع، آیین، راه دین، مقابلِ طریقت
مقابل طریقت یعنی چی؟
شریعت: شرع، آیین، راه دین، مقابلِ طریقت
مقابل طریقت یعنی چی؟
از شرع می آید و واژه هایی که به پایان " ع " دارند ، ایرانی تبار هستند ( دست کم بیشترشان ) هفتاد دصد زبان عربی ایران ، مانده ، عبری و حبشی و سریانی و . . . است حتا واژه های سلام و الله نیز وام واژه هستند ( از زبان های ایرانی و سریانی یا سومری )
شَریعَت
= آدین
= آدین
ایین . . . .
معنی آب جاری است
اب جاری یعنی شاه
شاه در انگلیس یعنی
King
که به کردی یعنی کینگ یا کانی یا چشمه
کلاه یعنی اب
اب جاری یعنی شاه
شاه در انگلیس یعنی
که به کردی یعنی کینگ یا کانی یا چشمه
کلاه یعنی اب
زواجر شریعت: ممنوعات شریعت.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۴۲۴ ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۴۲۴ ) .
تشرع
آیین، دین، شرع، کیش، مذهب
هو
به معنی محلی که مردم از آنجا آب می نوشند و چون آب مایع حیات است لذا دین را شریعت نیز می نامند چون مردم آب حیات و زندگی ر ا از شریعت می خورند.
به معنی محلی که مردم از آنجا آب می نوشند و چون آب مایع حیات است لذا دین را شریعت نیز می نامند چون مردم آب حیات و زندگی ر ا از شریعت می خورند.
شریعت:آنست که "حق رابدانی"تابتوانی خیروشر را ازهم تمییز بدهی!
طریقت:آنست که"حق رابجویی"ولو به قیمت جانت!!!
حقیقت:آنست که"حق راببینی"وغیرحق نبینی" حتی وجودشیطان"!!!!!؟؟؟
طریقت:آنست که"حق رابجویی"ولو به قیمت جانت!!!
حقیقت:آنست که"حق راببینی"وغیرحق نبینی" حتی وجودشیطان"!!!!!؟؟؟
احتمالا کلمه اش از شرع می آید
میشه معنی قانون هم داده بشه
میشه معنی قانون هم داده بشه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)