ریشه یابی واژه "شروع" در فارسی کهن
واژه "شروع" در فارسی کهن ریشه در زبان اوستایی دارد. در اوستایی، این واژه به صورت "شرو" ( shru ) یا "شروو" ( shruu ) نوشته می شد و به معنای "آغاز، شروع، سرآغاز" بود.
... [مشاهده متن کامل]
این واژه از پیشوند "ش" ( sh ) به معنای "به سوی، به سمت" و ریشه "رو" ( ru ) به معنای "حرکت، رفتن" تشکیل شده است.
بنابراین، "شروع" در اصل به معنای "حرکت به سوی آغاز" یا "آغاز شدن" بوده است.
شروع
پارسی یا عربی:عربی
برابر پارسی:آغاز
واژه شروع
معادل ابجد 576
تعداد حروف 4
تلفظ šoru'
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی]
مختصات ( شُ ) [ ع . ]
آواشناسی Soru'
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع واژگان مترادف و متضاد
دوست بازی کنم
=the onset of something
the beginning of something, especially something bad
- آغاز ابتدا
فرادوم - از سر گیری - سردادن
برابر پهلوی این واژه fradom است.
در گفتار لری واژه بُنا به مَنای آغاز و شروع را زیاد به کار می برند.
بُن آ
در بافتنی ها گره اول کار را بُنا می گویند.
بُنا نهادن و بُنا کردن =شروع کردن
واژه شروع را هم از گذشته به کار می برده اند ( به گفتار شرو ) .
آغاز
شروع
سرآغاز
شروع: [اصطلاح موسیقی ]شروع هر صدای صوتی
شروع = اغاز
آغاز آواز آرام عاداب عالم . آتش و. . . . . روحه پاک و. . آغاز درستش هست
سرداد
سردهش
آغاز
استارت
آغاز و سر آغاز
این واژه اربی است و پارسی آن اینهاست:
آغاز ( پارسی دری )
سِرتا sertã ( کردی: سه ره تا )
پِریام peryãm ( سنسکریت: پْرَیانَ prayãna )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)