شرمگاه

/SarmgAh/

    pubes
    privy parts

مترادف ها

pubes (اسم)
کرک، موی زهار، موی شرمگاه، ناحیه زهار یا عانه، شرمگاه، پوشیدگی از کرک

pudendum (اسم)
فرج، شرمگاه، الت تناسل

پیشنهاد کاربران

حر. [ ح ِرر ] ( ع اِ ) شرم زن. عورت زن. فرج زن. لغتی است از حِر مخففه که در حِرْح مذکور است. ( منتهی الارب ) . رجوع به حرح شود. ج ، احراح :
این هجو را جواب کن ار مرد شاعری
ای تو و شعرت ازدر مخراق و مخرقه
ورنه برو به کون زن خویش پای سای
ای حر مادرت بسر خر محرقه.
سوزنی.
زندگی
گویش تهرانی
عورت:زندگیش پیدا بود!
naughty bits ( n. ) [this quite deliberate euph. was coined c. 1969 by the Monty Python’s Flying Circus comedy team]
the genitals, of either sex
عورت

بپرس