برای دوستانیکه فکر میکنند من فارسی یا به ظن خود "پارسی"هست.
در تمامی زبان های ایرانی، ضمیر اول شخص "ائز" بوده و Ez بعد از ورود ترکها به حکومت های منطقه، وارد زبان فارسی و البته گویش های شبه کردی شده.
... [مشاهده متن کامل]
در تمامی زبانهای ترکی این ضمیر وجود دارد.
سیبری یاقوتی - - >مین
آذربایجانی - - >من
ترکمن - - >من
ترکی استانبولی - - >بن
آلتای - - >من
مجاری - - >مین
فینی - - >مینوا
گاگائوزی - - >مان، من
و ثالثا
شر منده
شر عربی هست
و منده کاملا معلوم هست که ترکی هست و معنی از من میدهد. آیا زبان شما دری زبان ها هم التصاقی هست که بتواند در یک کلمه ی واحد، معنی یک جمله را بدهد؟!.
نه!.
و شر از من شاید معادل فارسی باشد اما این کلمه نیمه ترکی و نیمه عربی هست.
این هم سیلی محکم به جعلیات فارسی و "پارسی"و "تاجیک" و تاتی👌🏻
خجول
shamed
منده و من واژگانی کاملا پارسی هستند ( من ، منیت ، منش ) واژه من به تُرکی راه پیدا کردند و هیچ ریشه ای در زبان ترکی که یک زبان التایی هست ندارد.
میم ( م ) برای شروع واژگان پارسی بکار میرود مانند ( مادر ، من ، ما ) بسیاری واژگان دارای من است:
... [مشاهده متن کامل]
مانند: مان یعنی ما ، مان ، من ها که همان مثل میشود.
همان: نوع و ریخت شکل دیگری از مان
منش منیت و من مانند:هَخامنش ، به مانای ( آقا منش ، بالا منش )
این واژه من پارسی آریایی وارد زبان های هم خانواده پارسی یعنی زبانهای دیگر هندو اروپایی یعنی انگلیسی و بسیاری از زبان های دیگه شده
برای نمونه:
در انگلیسی:me می
فرانسوی:moi
به مانای ( معنای ) من است.
حتی واژگان معنوی و معنی که ریشه پارسی دارند بی ارتباط با من نیستند در پارسی به ریخت مانا و مینیو بوده است که به معنی: روحانیت و معنوی و درونی بنیاد و من وارد میشود.
پسوند پارسی ( مند )
من و ریختهای دیگر آن در نامواژگانی مانند هومان، رادمان، شادمان، پژمان، بهمن، اهریمن، دشمن، فرمند، خردمند، ارجمند، برومند، �
نیرومند
توانمند و. . .
و واژه ( من و بُن ) دارای یک ریشه بنیادی و منی هستند که از بنیاد نخستین و پایه می آید ( مند و بند ) هردو به معنی متصل و از من هستند که به عنوان پسوند ( بند، مند، وند ) استفاده میشوند.
رجوع شود به تار برگ واژه ( من )
سندی بر جعلیات تُرکی.
منده و من واژگانی کاملا پارسی هستند ( من ، منیت ، منش ) واژه من به تُرکی راه پیدا کردند و هیچ ریشه ای در زبان ترکی که یک زبان التایی هست ندارد.
میم ( م ) برای شروع واژگان پارسی بکار میرود مانند ( مادر ، من ، ما ) بسیاری واژگان دارای من است:
... [مشاهده متن کامل]
مانند: مان یعنی ما ، مان ، من ها که همان مثل میشود.
همان: نوع و ریخت شکل دیگری از مان
منش منیت و من مانند:هَخامنش ، به مانای ( آقا منش ، بالا منش )
این واژه من پارسی آریایی وارد زبان های هم خانواده پارسی یعنی زبانهای دیگر هندو اروپایی یعنی انگلیسی و بسیاری از زبان های دیگه شده
در انگلیسی:me می به مانای ( معنای ) من است.
پسوند پارسی ( مند )
نیرومند
توانمند
سندی بر جعلیات تُرکی.
چشم پیش
( صفت ) [قدیمی، مجاز] شرمنده؛ شرمسار؛ خجل: ◻︎ کنون از تنگدستی چشم پیشم / که شرم است از هواخواهان خویشم ( نزاری: مجمع الفرس: چشم پیش ) .
شرمنده کلمه ای تورکی - عربی است که از شر و منده تشکیل یافته شر در عربی به معنی بدی می باشد ومنده درتورکی به معنی از من می باشد و معنی تحت الفظی ان یعنی بدی و مشکل از من است
خجل . . . شرمسار . . . . . . روسیاه . . . . .
شرمسار و غمگین و سرافکنده
تعجب کردن
سر شکسته
کلوج
روسیاه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)