تَشَرُّف
بار عام. [ رِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) پذیرایی عمومی. شرفیابی همگانی ، مقابل بار خاص ، پذیرایی خصوصی. رجوع به �بار� شود : و آنروز بارعام بود. ( کلیله و دمنه ) .
بارعام است و در کعبه گشاده ست کز او
... [مشاهده متن کامل]
خاصگان بانگ در جنت مأوا شنوند.
خاقانی.
در نوبت بار عام دادن
باید همه شهر جام دادن.
نظامی.
آشنایان ره بدین معنی برند
در سرای خاص بار عام نیست.
سعدی ( طیبات ) .
بارعام است و در کعبه گشاده ست کز او
... [مشاهده متن کامل]
خاصگان بانگ در جنت مأوا شنوند.
خاقانی.
در نوبت بار عام دادن
باید همه شهر جام دادن.
نظامی.
آشنایان ره بدین معنی برند
در سرای خاص بار عام نیست.
سعدی ( طیبات ) .
تشرف
دستبوسی . . . . . . .
به حضور شخص مهمی رسیدن
ملاقات فرد مهم
ملاقات فرد مهم