شتاب دهنده، شتابنده، شتاباننده، تند کن
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
حمله ور شدن
مهاجم
چابکی کردن
هجوم آوردن
گزاینده عفریتی آشوبناک
شتابنده چون اژدها بر هلاک
✏ نظامی
چو بر گردن دشمن آمد کمند
شتابنده شد خسرو دیو بند
✏ �نظامی�
مهاجم
چابکی کردن
هجوم آوردن
گزاینده عفریتی آشوبناک
شتابنده چون اژدها بر هلاک
✏ نظامی
چو بر گردن دشمن آمد کمند
شتابنده شد خسرو دیو بند
✏ �نظامی�
سریع، شتابزده، عجول