دیکشنری
مترجم
بپرس
شتابان
/SetAbAn/
hastily
quickly
hurrying
expeditious
galloping
hurried
tearing
دنبال کنید
فارسی به انگلیسی
شتابان رفتن
career, high-tail
مترادف ها
expedite
(صفت)
شتابان
hastily
(صفت)
شتابان
پیشنهاد کاربران
با عجله
عجله. سرعت. شتاب زده.
عجله داشتن. سرعت در کاری . به سرعت داشتن کاری
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها