شبهه

/Sobhe/

    doubt
    question
    suspicion
    uncertainty
    misgiving

فارسی به انگلیسی

شبهه انگیز
suspicious

شبهه راقوی گرفتن
to admit for the sake of argument

شبهه ناک
doubtful, suspicious

مترادف ها

doubt (اسم)
دودلی، گمان، نا معلومی، شک، تردید، شبهه

misgiving (اسم)
بیم، ترس، اشتباه، بدگمانی، شبهه، مشتبه سازی، سوء تفاهم، عدم اطمینان

پیشنهاد کاربران

قاعده ی درء در فقه :تدرأ الحدود بالشهبات
انگار
این دیگه چه مدل خطی هست که تایپ میکنید، و توضیح تان هم درهم برهم هست، ، ، جز اعصاب خوردی چیزی نصیب نمیشه!!
برابر پارسی یا پهلوی واژه گمان در نوشته های پهلوی واژه گمانیگی میباشد
شائبه
question
سوال،
شک،
شبهه
e. g. there has been some question as to whether or not he will resign
در مورد اینکه آیا استعفا خواهد داد یا نه شبهه وجود دارد.

بپرس