شایعه

/SAye~e/

    comment
    gossip
    grapevine
    hearsay
    old wives' tale
    report
    rumor
    rumour
    story
    talk
    tittle-tattle
    whisper
    old wives tale
    noise
    scuttlebutt

فارسی به انگلیسی

شایعه پراکن
rumormonger, scandalmonger, talebearer

شایعه پراکندن
bruit, buzz, gossip

شایعه پراکنی
chitchat, grapevine, scandal

شایعه پراکنی و دروغ بافی کردن
calumniate

شایعه پراکنی کردن
talk

شایعه پرداز
scandalous

شایعه پردازانه
scandalous

شایعه پردازی
tittle-tattle

شایعه خوشایند
tidbit

شایعه ساز
rumormonger

شایعه نامه
tabloid

مترادف ها

buzz (اسم)
اوازه، همهمه، شایعه، ورور

hearsay (اسم)
اوازه، شایعه، مسموعات، چیز شنیده

grapevine (اسم)
شهرت، مو، شایعه، تاک، درخت انگور

rumor (اسم)
شایعه، چغلی، چو

rumour (اسم)
شایعه، چغلی، چو

پیشنهاد کاربران

لری بختیاری
باس، چِپچِپ، رَم:شایعه
♦️
نوواژه برای جایگزینیِ #to_rumor به معنای ساختن یا پراکندنِ خبری که ممکن است واقعیت نداشته باشد؛ شایعه ساختن و پراکندن؛ و جُزین
ا↙️
#راویدن ( rāvidan ) 👈 راو ستاکِ برساخته از ریشه ی اوستاییِ - raod به معنای گریستن و موییدن ) - - یدن ( نشانه ی مصدر )
...
[مشاهده متن کامل]

( پایینِ صفحه را ببینید. )
🔺 نکته:
واژه ی "راو" به معنای "شایعه" در گویش لری ممکن است از همین ریشه باشد.
▪️مثال:
۱ - راویده اند ( شایعه کرده اند ) که نخست وزیر پس از کودتای شبِ گذشته از کشور گریخته است.
۲ - اگر می خواهی در این روستا زندگی کنی باید مراقب باشی که مردم در هیچ زمینه ای نتوانند درباره ات بِراوَند ( شایعه بسازند. )
🔺توجه:
🔹 #rumor شایعه
🔹 #راوه ( ازنظرِ معنا و دیسه بسنجید با: یاوه . )
▪️مثال:
۱ - او همیشه داشت راوه ( شایعه ) می پراکند که سرپرست می خواهد استعفا دهد.
۲ - راوه ای ( شایعه ای ) شنیده ام که او خود برادرش را کشته است، ولی به گمانم حقیقتی در این خبر نباشد.
🔸 #rumoring
🔸 #راوش ( راوِش )
🔹 #rumormonger شایعه ساز، شایعه پراکن
🔹 #راوه پراکن
یا: #راواندز
یا: #راوش گر
▪️مثال:
او در روزنامه آموزش دیده بود که راوانداز ها ( راوِش گرها، شایعه پراکن ها ) را از کسانی که خبرِ واقعی می دادند به درستی تشخیص دهد.
🔸 #rumormongering
🔸 #راوش گری
یا: #راوه پراکنی
یا: #راواندازی
🔹 هم ریشه های دیگرِ #راویدن ، #راوه ، #راوش گر و #راواندازی در زبان های هندواروپایی:
اوستایی 👈 گریستن، موییدن ➖ - raod
سانسکریت 👈 غرش کردن ➖ ruv�ti
یونانی 👈 جیغ کشیدن ➖ ώρΰομαι
لاتینی 👈 فریاد کشیدن، شایعه کردن ➖ rūmor
آلمانی میانه 👈 لابه کردن ➖ rienen
گوتیک 👈 راز ➖ rūna
اسلوونیایی 👈 گریستن ➖ rydati
انگلیسی 👈 شایعه ➖ rumor
فرانسوی باستان 👈 شایعه ➖ rumor
لری ( ؟ ) 👈 شایعه ➖ راو
کردی ( ؟ ) 👈 شایعه ➖ قاو
فارسی ( ؟ ) 👈 ناله و زاری ➖ راوه ( دهخدا )
سانسکریت ( ؟ ) 👈 بدگویی ➖ pravAda
هلندی ( ؟ ) 👈 بدگویی ➖ roddel
پورواهندواروپایی 👈 پچ پچ کردن، خروشیدن ➖ - reu
🔺 نکته:
همچنین بروید به: #to_propagandize .
🔻🔻🔻
@JavidPajin 👈 کانال واژه افزایی

سخن - پراکنی، سخن - اندازی، گفتەاندازی، گفتەپراکنی، چو، چواندازی، زبانزد
چو
چو اندازی /چو انداختن/چوپراکندن، هر کدام بسته به هر باره و گزاره می توانند جانشین �شایعه ساختن / پراکندن� شوند؛ نمونه:
. . . آخوند یاد شده، زیر فشارهای بگمان بسیار نیرومندِ �نشانه خدا�هایی آویزان به جاهای بالاتری از �ریسمان�، پس از آن، ناچار به پس گرفتن آنچه بر زبان آورده بود، شد؛ همه ی آنچه گفته بود را دروغ خواند و بگردن چو اندازان و سخن پراکنان افکند!
...
[مشاهده متن کامل]

برگرفته از نوشتاری در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2019/01/blog - post_26. html

حرف و نقل
لهجه و گویش تهرانی
شایعه
نیوشه
پارسی ان نیوشه است
شنیده هایی بر اساس حدس و گمان که صحت و سقم آن مشخص نیست
چو . .
حرف و حدیث
چو، هو
آوازه
آوازهء نادرست، آوازه ی به دروغ
فرافکنی ، دروغ پردازی
چو - هو
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس