شایسته بودن، سزاوار بودن، استحقاق داشتن
شایسته بودن، مجهز کردن، تطبیق کردن، متناسب کردن، خوردن، اندازه بودن برازندگی، زیبنده بودن بر، مناسب بودن برای، سوار یا جفت کردن، صلاحیت دار کردن، گنجاندن یا گنجیدن
متساوی بودن، مساوی ساختن، شایسته بودن
شایسته بودن، امدن به، واجب بودن، فرض بودن، اقتضاء کردن
شایسته بودن، امدن به، واجب بودن، فرض بودن، اقتضاء کردن
شایسته بودن، بنظر امدن، مناسب بنظر امدن