شاید

/SAyad/

    perhaps likely
    arguably
    doubtless
    must
    peradventure
    perchance
    perhaps
    possibly
    probably
    seem

فارسی به انگلیسی

شاید نه
hardly, scarcely

مترادف ها

peradventure (اسم)
شاید، اتفاقا

likely (قید)
شاید، احتمالا

belike (قید)
شاید، احتمالا

perhaps (قید)
شاید، اتفاقا، گویا، ممکن است، توان بود

maybe (قید)
شاید، احتمالا، ممکن است

probably (قید)
شاید، محتملا

perchance (قید)
شاید، اتفاقا، ممکن است، توان بود

haply (قید)
شاید، احتمالا، تصادفا

mayhap (قید)
شاید، ممکن است

پیشنهاد کاربران

شاید از مصدر شایستن است
درستش میشاید است
میشاید که فردا باران بیاید
شاید فردا باران بیاید
شایسته است فردا باران بیاید
شاید از شایستن
باید از بایستن
مانند از مانستن
مواردی هستند که از یک مصدر بر آمده اند ولی یک صیغه شان در گفت و گوی روزانه کاربردی تر است
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

شایدشایدشایدشاید
در "قرآن معجزات" ؛"شاید" وجود ندارد وهمه چیز حتمی هست.
وتعابیر مانند"لو" اشتباهاً به "شاید" تفسیر کردند.
بلکه "حتماً اگه" هست.
عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی‏ غَیْبِهِ أَحَداً26
=علم حتمیّات
علم جفر
علم إمام علی ( علیه السلام )
در قرآن "شاید" وجود ندارد وهمه چیز حتمی هست.
وتعابیر مانند"لو" اشتباهاً به "شاید" تفسیر کردند.
بلکه "حتماً اگه" هست.
عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی‏ غَیْبِهِ أَحَداً26
=علم حتمیّات
علم جفر
علم إمام علی ( علیه السلام )
واژه شاید از فارسی میانه šʾ ( d ) yt' ( šāyēd، �یکی می توان، ممکن است� ) ، شکل دستوری سوم شخص مفرد شکل نشانی فعل šʾd - stn ( šāyistan، �توانستن، شایسته بودن� است. ) ( از آنجایی که فارسی شایستن ( šāyistan ) ) ، بیشتر از پروتوایرانی *xš�yati، از پروتو - هندی - ایرانی *kš�yati ( �او حکومت می کند، او بر او قدرت دارد� ) ( از آنجا سانسکریت क्षयति ( kṣ�yati ) ) هندواروپایی *tek - ( "به دست آوردن قدرت، به دست آوردن کنترل" ) ; را مقایسه کنید.
...
[مشاهده متن کامل]

منابع ها. ریشه شناسی واژگان شیرین ایرانی
فرهنگ واژه های اوستا
فرهنگنامه کوچک پهلوی
فرهنگ فارسی به پهلوی
فرهنگ زبان ایرانی باستان
فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی
تاریخچه واجهای ایرانی
فرهنگ فارسی به پهلوی
فرهنگِ سَنسکریت - فارسی

«شاید» ( به انگلیسی: Maybe ) تک آهنگی از هنرمند اهل اسپانیا انریکه ایگلسیاس است که در سال ۲۰۰۲ میلادی منتشر شد. این تک آهنگ در آلبوم گریز ( آلبوم انریکه ایگلسیاس ) قرار داشت.
شاید
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/شاید_(ترانه_انریکه_ایگلسیاس)
باشد / باشد که
کشتی شکستگانیم ای باد شُرطِه برخیز
باشد که باز بینم دیدار آشنا را
حافظ
شاید که به آبی فلکت دست نگیرد
گرتشنه لب ازچشمه ی حیوان به درآیی ( حافظ )
شاید:شایسته است
به آبی : به مقدارآبی
دست نگیرد: یاری نکند
چشمه ی حیوان: چشمه ی آب حیات
روی سخن با "دل" است که درچاه زنخدان یارگرفتاراست. دراین بیت چاه زنخدان به چشمه ی آب حیات تشبیه شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

معنی بیت: اگرازچشمه ی آب حیات ( چاه زنخدان ) نتوانی جرعه آبی بنوشی و تشنه لب بیرون بیایی انتظارنداشته باش که روزگارتورا یاری دهد. اگرقدرآب حیاتی که درآن چشمه ی حیات جاریست ندانی، دراینصورت شایسته هست که فلک حتّی اندک آب معمولی نیزبه توندهد.

منابع• https://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh494#comment-75570
گمان بردن
Haply
an archaic word for perhaps
معنی شایسته است و سزاوار است هم میده که نیومده

بسا و چندا ( چه بسا )
بل ( بلکه )
بلکه
تا مگر
او به عثمانی ها روی آورد تا مگر در نبرد یاری اش دهند.
گویا. احتمالا. ممکن است
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)