شانس

/SAns/

    chance
    circumstance
    fortune
    luck
    hazard
    happenstance

فارسی به انگلیسی

شانس بد
mischance

شانس برد در شرط بندی و مسابقه
odds

شانس موفقیت
fighting chance, prospects

مترادف ها

chance (اسم)
تصادف، پا، فرصت، شانس، بخت، مجال

handsel (اسم)
پیش قسط، فال، شانس، پول، هدیه، رونما، دشت اول صبح

luck (اسم)
طالع، سعادت، شانس، بخت، خوش بختی، اقبال، سعد کوفی، توفیق

odds (اسم)
فرصت، شانس، فرق، عدم توافق، نا برابری، احتمالات، احتمال و وقوع، تمایل بیک سو

fortune (اسم)
طالع، دارایی، اتفاق افتادن، شانس، بخت، مال، خوش بختی، ثروت، بحی واقبال

fortuity (اسم)
تصادف، حادثه، اتفاق، شانس، قضا و قدر، اقبال

پیشنهاد کاربران

در پیوستِ دیدگاهِ پیشین:
باید به جایِ {شانس} بگوییم {بخت}، ولی تنها برایِ گفتگو با این کاربر، این واژه را بکار بردم.
بِدرود!
به کاربرِ /عطار، محمد علی/:
هَر پدیده ای در این جَهان بر پایه یِ پدیده یِ پیشین است.
اگر به همین روند، این زنجیره را بگیریم و به نخستش برسیم ( با پنداشت ( =فرض ) آنکه نخستی دارد ) ، باید به چیزی برسیم.
...
[مشاهده متن کامل]

در اینجا، گُزاره یِ {بد شانسی} درست است، چِرا که، آن پدیده یِ نخستین میتوانست بی شمار زونیت ( =حالت ) داشته باشد، و آن یِک زونیت ( =حالت ) شد، تا سر انجام به این پدیده یِ بَد برسد. پس، میتوانیم بگوییم که {چه اندازه من بد شانس هستم که آن پدیده یِ نخستین گونه ای بود که در اینجا برایِ من پدیده ای بد رخ داد}.
این را به 10 کَسِ دیگر با باور هایِ همچون تو گفتم، و هیچ نداشتند بگویند! ببینم تو چه میکنی!
بِدرود!

شانس: واژه انگلیسی ( chance ) از فرانسوی باستانی آمده است و از واژه پهلوی جَهِشن ( ǰahišn ) وام گرفته است!
.
جَهِش ( پهلوی: جَهِشن ) :ستاک ( بُن فعل ) جَهیدن! -
مانند: دَهِش ( دَهِشن ) ، پاداش ( پاداشن ) ، بُندَهِش ( بُندَهِشن ) و. . .
...
[مشاهده متن کامل]

.
معنی: پریدن از دشواری ها، جَستَن از سختی ها، فرار کردن از بد شگونی ها، رَهیدن از گَزَندها ( خطرها ) -
بخت، اِقبال، سرنوشت، طالع، فال، خبر، شُگون ( یُمن ) ، شانس ( جَهِشن ) ، اختر، برآیند ( آمد ) ، بشارت، نوید، فرصت!
.
سرآغاز ( مقدمه ) بُندَهِش ( بُندَهِشن ) ، بند1:
pad nēk "ǰahišn", xūb murwāg, axtar nēk, pad dastwarīh [ī] yazadān - dōst, hamāg - xrad, ahlayīh - warzīdār, kirbag - dōst ī yazadān - šnās ī mēnōg - wēn ī wehān - passand, dastwar ī dēn ī weh ī māzdēsnān, anōšag - ruwān spandyād māh - windād rostam šahryār, nibištag [ī] bun - dahišnīh
معنی: به "بخت ( شانس ) " نیک و مُروای ( فالِ ) خوب ( فَرنام یا لقب هُما ) ، به نیک اختر ( خوش شگون ) ، به دستوری یزدان دوست، همه خرد، پرهیزگاری ( اَهلایی ) ورزنده، کرفه دوست، یزدان شناس، مینوبین، نیکان پسند، دستور بهدین مزدیسنان، انوشیروان اسفندیار ماه وَنداد رستم شهریار، نیک خواهم نوشت [این] نوشتۀ بُندَهِشی را
.
خوش شانس:
هوجَهِشن ( huǰahišn )
نیک جَهیشنیها ( nēk - ǰahišnīhā )
یادگار بزرگمهر، بند254:
dušāgāh ī huǰahišn
معنی: دُشاگاه ( دُژآگاه، نادانِ ) خوش شانس ( بخت، اقبال )
.
بد شانس: وَدجَهِشن ( wad - ǰahišn )
یادگار بزرگمهر، بند256:
dānāg ī wad - ǰahišn
معنی: دانای بد شانس ( بخت و اقبال )
.
شانس باهاش یاره: جَهِشن اَیار ( ǰahišn - ayār )
یادگار بزرگمهر، بند125:
tuxšāg - mard ī ǰahišn - ayār
معنی: مردِ کوشای بخت یار ( بااقبال، شانس باهاش یار بود! )

منابع• https://en.m.wikipedia.org/wiki/Chance_(name)• https://www.parsigdatabase.com/• https://www.parsigdatabase.com/surf?lang=Fa• https://www.parsigdatabase.com/search?lang=Fa
شانس واژه ای فرانسوی است که از جادنتیا ی لاتین و به معنای سهم هر کس از چیزی گرفته شده است
در ریاضی: پیشامد
کاربر"darab٠٠:٥٠ - ١٤٠١/١١/٢٩" بدشانس نیستی؛ اسب از اوّل خر بود؛ فقط خوب ندیدی وکلاه سرت رفت!
ما انقدر کم طالع و بدشان هستیم که اسپ بخریم تا خانه نا رسیده خر میشود
شانس=فرصت آمادگی
بخت . . . اقبال . . . . . اتفاق . . . . .
شانس چیزیه که ما نداریم
کم شانس . . . یعنی بیچاره. . . بدبخت. . . کسی که بختش باز نیست
بخت، بختامد
آمیخته واژه ی �بختامد� ( بخت آمد ) را یکی دو سال پیش به آرش و برابرِ واژه های از ریشه لاتینی و عربی �شانس� ( یا شانسی ) و �تصادف� ( یا تصادفی ) ساخته ام:
با این همه، آیا آن پایبندی و این دست بسته بودن، بختامدی ( تصادفی ) گُنجا در چارچوب بازی با واژه هاست یا آنکه ملت ایران را چهارپا انگاشته اند؟!
...
[مشاهده متن کامل]

برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر ۱۴ اسپند ماه ۱۳۹۷
https://www. behzadbozorgmehr. com/2019/03/blog - post_5. html

odds
احتمال، شانس
e. g. the odds of being hired are in your favor because you have a doctorate
چون دکترا داری احتمال اینکه تو را استخدام کنند زیاد است.
شانس در اصل به معنی احتمال هست .
شانس به معنی احتمال :chance
شانس به معنی بخت و اقبال : luck
طالع، اقبال، بخت
جدگ cādāg
morva
Shūgon
اقبال هر فرد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس