شامه آرزوی برحق آدمیست , از جنس نور و امید است و نقطه مقابل سیاهیست او بر قله مرو سکنی دارد و سیمرغ در سایه عدل او ارمیده است بنقل از شهنامه شامهانی شرفنامه مهروی
" شَم، شامه" به چمِ " دریابی، دریافت، ادراک" برآمده از واژگانِ آریایی است. 1 - واژه یِ " نی - شَم" در زبانِ خویشاوندِ سانسکریت به چمِ "دریافت یا درک کردن بوسیله حواس، شنیدن، فراگرفتن، آموختن" بوده است. ... [مشاهده متن کامل]
2 - "نی شَمیَ" به چمِ " شنیدن، خبردارشدن، توجه و ملاحظه با دقت" 3 - " نی شَمَیَ، نی شَمَنَ" به چمِ " درک، دریافت، مشاهده، دیدن، ملاحظه، نایل شدن، آموختن" 4 - "نی شامَ" به چمِ "ملاحظه، توجه با دقت" ( نیاز به یادآوری است که پیشوندِ " نی" در زبانهایِ اوستایی - سانسکریت - پهلوی به دیسه یِ " نِ" در زبانِ پارسیِ کُنونی در آمده است: بمانندِ " نِشستَن، نِمودن، نِهشتن، نِوردیدن و . . . ". ) 5 - واژه یِ ( شَامَیاتِ ) به چمِ " دیدن، نگاه کردن، جُستَن و بازرسی کردن" بوده است. پَسگَشت ( reference ) : در رویبرَگِ 487 از نبیگِ " فرهنگِ سَنسکریت - فارسی" پوشینه دوم امده است:
- بویایی - و به طور کلی: حس تشخیص، حس تمیز، توانایی درک غیرکلامی، بصیرت