embrace, comprehend, comprise, contain, encompass, include, involve, to include
شامل شده
included
شامل قانون و بیمه شدن
cover
شامل همه چیزهای مربوط
all-inclusive
شامل کردن
count
مترادف ها
covering(صفت)
شامل، دربرگیرنده
inclusive(صفت)
شامل
self-inclusive(صفت)
جامع، شامل
پیشنهاد کاربران
دربرگیرنده
شامل ( به انگلیسی including ) به معنی جز از کل است ( part of a whole ) . یعنی بخشی از یک کل می باشد و نه الزاماً همه آن. این درمان شامل ورزش، دارو و مشاوره است: یعنی بخشهایی از این درمان و نه الزاماً همه آن عبارتند از : ورزش، دارو و مشاوره. ... [مشاهده متن کامل]
هیئت مدیره شامل مدیرعامل و رییس هیئت مدیره است: یعنی تعدادی از اعضای هیئت مدیره و نه الزاما همه اعضا عبارتند از: مدیر عامل و رییس هیئت مدیره. دقت کنید که الزاماً در عبارات فوق بدین معنی است که شاید همگی در جمله اعلام شده باشد ولی �شامل� در جمله باعث می شود که نتوان با قطعیت در خصوص اعلام همه اجزا برداشت کرد.