شادکام

/SAdkAm/

    happy
    triumphant
    blissful
    delighted
    ebullient

فارسی به انگلیسی

شادکام شدن
delight

شادکام کردن
delight

مترادف ها

merry (صفت)
فراخ، خوشحال، بشاش، خوشدل، خوش، شاد دل، سرحال، خرم، مسرور، شاد، خوشنود، سرمست، سبک روح، با نشاط، شادمان، خوش وقت، خشنود، خندان، سرخوش، شاد کام، پرنشاط، پر میوه

upbeat (صفت)
شادمان، شاد کام، خوش بین

پیشنهاد کاربران

معنی شادکام یعنی شاد، خوشحال، سرحال، شاداب
شادکام مکانی که زادگاه بزرگانی همچون صادق . غلامان. پنجشنبه
وغیره است که هم اکنون نام شیپی در ۵کیلومتری روستای گرداک از منطقه واجو شهرستان قصرقند است

دهی از دهستان حومه ٔ بخش بافق شهرستان یزد. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. اب ان از چشمه و قنات است محصولات ان غلات و همچنین انار زرد الو و الوچه و انجیر و سیب است جمعیت آن ۵۰ نفر

بپرس